ملک نقاله!

شخصی از اهل علم نجف اشرف در خواب دید در قبرستان وادی السلام عده أی سرقبری آمدند و قبر را شكافتند و پیرمردی را از قبر بیرون بیرون آورده و به طرف بغداد بردند در قبرستان بغداد قبری را شكافتند.

و از سوی دیگر دختری را كه با تمام زینتهایش دفن كرده بودند بیرون آورده پیرمرد را جای او دفن و آن دحتر را به نجف اشرف آورده و در وادی السلام در قبر پیرمرد دفن كردند.

از خواب بیدار و بسیار متعجب و فردا به قبرستان وادی السلام رفت همانجایی كه در خواب دیده بود از مسئول وادی السلام سؤال كرد و او جواب داد دیروز پیرمردی را با این خصوصیات این جا دفن كرده اند.

تحقیق كرد معلوم شد اهل فسق و فجور بوده است.

همان وقت به بغداد رفته و به قبرستانی كه در خواب دیده بود رفت دانست كه این قبرستان مسیحیان می‌باشد و این دختر هم كه در خواب دیده بود به تازگی در همان قبر مدفون شده است.

با گرفتن آدرس منزل به محله ارامنه بغداد آمده و به خانه دختر رفت و از خانواده او سؤال كرد كه آیا دختر شما مسلمان بود؟

گفتند: حاشا.

پرسید: آیا هیچ ارتباطی با شخص شیعه أی داشته؟

جواب دادند ابدا! او دختری جوان و ازدواج نكرده و در خانه بوده است.

علت اصرار او را خواستند، خواب را با همان خصوصیات برای آنها نقل کرد و این كه قبر پیرمرد و قبر دختر طبق آنچه كه در خواب دیده است می‌باشد.

مادر دختر گفت: بله یك درویش شیعه هست كه هرروز برای دریافت كمك به محل ما می‌آید و ذكرش علی علی علیه السلام می‌باشد، هر وقت صدای آن درویش بلند می‌شد فوری دختر ما با دست كشیدن از كاری كه داشت و با بردن مقداری كمك به درب خانه می‌رفت و همانجا می‌ایستاد و به صدای درویش گوش  می‌داد تا از محل خارج می‌شد دختر درب حیاط را می‌بست و كار هر روزش همین بود.

برای تشخیص درست بودن خواب به قبرستان ارامنه بغداد رفته قبر دختر را شكافتند و با كمال تعجب دیدند پیرمردی بسیار بدقیافه در میان قبر می‌باشد.

فوری جمعا به نجف اشرف رفته و در وادی السلام كنار قبر پیرمرد و آن را نبش نمودند وبا تعجب بیشتر مشاهده نمودند دخترشان با همان زینت و آلات باصورت بسیار زیبا تر از زمان زنده بودن در آنجا مدفون می باشد.

طبق دستور مرجع تقلید وقت جنازه بیرون آورده و به روال مسلمانان غسل و كفن و نماز و دفن نمودند وزنیت و آلات مزبور را به فقرا تقسیم و به بركت این معجزه بزرگ هفتاد خانواده از اقربا و دوستان آن خانواده مسیحی، مسلمان و شیعه خالص گردیدند.

روزنه‌ای به عبودیت فقیهانه” خاطراتی از عالم ربانی، مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا