نتیجه ازدواج با خانواده مرفه!

طلبه‌ای از من درخواست کرد برای ازدواج او از یک خانواده مرفه روحانی واسطه شوم.

من گفتم صلاح تو نیست، قبول نمی‌کرد.

بعد که مأیوس شد دیگری را واسطه کرد و ازدواج صورت گرفت.

بعد از مدتی گریان آمد که شما راست می‌گفتی

یک روز گوشت نداشتیم. به زنم گفتم برنج خالی برای امروز کافی است.

بلافاصله چادرش را سر کرد به خانه پدرش رفت.

«روزنه‌ای به عبودیت فقیهانه» خاطراتی از عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا