لطایف و مزاحهای مرحوم حاج شیخ

حیف نباشد که تو با روح پاک!

آقای خرسندی:

استاد گرامی وعزیز مان عالم ربانی مرحوم آیت الله حاج شیخ ذبیح الله قوچانی رحمةالله علیه می‌فرمودند:
یا خادم الجسم کم تسعی لخدمته
و انما انت بالروح لا بالجسم انسان
باز می فرمودند:
حیف نباشد که تو با ← ادامه

شوخی‌های طلبگی!

در مدرسه دو درب مدتی با مرحوم شیخ شعبان اردغانی هم حجره و هم غذا بودیم.

معمولا برای نهار یک دیزی به نانوایی سنگکی مقابل مدرسه می ‌دادیم، در تنور می ‌پخت و غذای خوشمزه‌ای می ‌شد.

چند نوبت همسایه ← ادامه

غرور علم!

غرور علم!

طلبه‌ای کتاب شوارق(مربوط به فلسفه) می  خو اند.

بعد از چند روز که از خواندنش گذشته بود، روزی این طلبه مغرور در مدرسه قدم می ‌زد و می ‌گفت:

این فقهاء فلان فلان شده از جان ما حکماء ← ادامه

عصای پیری!

آقای موسی الرضا جهانی (از اهالی روستای خیرآباد):

حاج آقا (حدودسال 43 ش)كه از مكه برگشته بودند خدمت ایشان رفتیم.

احوال ما ها را پرسیدند و از ماخواستند كه بچه‌ها‌یی راکه در آنجا حضور داشتند معرفی كنیم كه این كیست؟ ← ادامه

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا