…. گرچه اشخاصى كه خودشان را منوّر الفكر خيال مى كنند، اينگونه قضايا (امدادهای غیبی) را باور نمى كنند؛ چنان كه مردمان ساده لوح نيز از اينگونه قضايا از هر كه بشنوند باور مى كنند، ولو در پاى معركه درويش باشد؛ ولكن هر دو، ناشى از فقدان تميز است. منتها اوّلى، راست را قاطى دروغ كرده، هر دو را ردّ مى كند و دومى، دروغ را قاطى راست كرده، هر دو را قبول مى كند؛ ولكن اهل تميز، راست را از دروغ تميز مىدهد، نه همه را قبول و نه همه را ردّ مى كند.
نگارنده، پايه اينگونه قضا را مادامى كه به جاى سفت نرسانم، بنا بر روى آن نمىگذارم؛ چون خيلى ساده و بسيط نيستم كه هر حرف را باور كنم.
بعضى گمان مىكنند كه ميزان عقل، همان انكار و زير بار نرفتن است؛ ولى اين اشتباه است. بايد گوينده را نگاه كرد كه چگونه شخصی است؟! آيا احتمال جعل چنين قضيّه ای در حقّش مى رود يا نه؟ و همچنين، نويسنده كه آيا احتمال جعل چنين نسبت، دربارهاش مى رود يا نه؟ و إلّا، از درِ انكار آمدن محض، اين، ميزان عقل نيست.
ميزان عقل در عرف؛ همان تميز دادن نيك از بد و راست، از دروغ و صواب، از خطا است.
نقل از کتاب “الکلام یجر الکلام” مرحوم آیتالله حاج سید احمد زنجانی
@shobeiryzanjani