چون تو بد تاختی کسی چه کند؟!
چون ز نو بردم جوابی گردش گردون پیر
مشک من کافور گشت وارغوانم شد زریر
آه من سرد است چون باد خزان نبود عجب
چون بهار عمر ما را درستد ایام پیر
ماه و مهر و تیر با من سخت ← ادامه
چون ز نو بردم جوابی گردش گردون پیر
مشک من کافور گشت وارغوانم شد زریر
آه من سرد است چون باد خزان نبود عجب
چون بهار عمر ما را درستد ایام پیر
ماه و مهر و تیر با من سخت ← ادامه
«میرزای نایینی (رحمة الله تعالی علیه) میدونید مقام علمیشون چیه. بعد از اینکه از دنیا رفته بود، آقای خویی (خدا رحمتش کنه) ایشون به من گفت؛ گفت که: ده پونزده سال خواب کسی نیومده بود میرزا، یک طلبهٔ گلپایگانی بود ← ادامه
مرحوم میرزا محمد علی اردوبادی (متوفای 1380ق) آدم عجیبی بود. تقریباً در این پنجاه سال اخیر در نجف هر کتاب قابل توجهی منتشر میشد، ایشان در آن دخالت داشت. چون ادیب درجه اول بود، کتب را به او میدادند و ← ادامه
سلطان محمود را در هنگام گرسنگی بادمجان بورانی پیش آوردند ، خوشش آمد و گفت بادمجان طعامی است خوش. ندیمی در مدح بادمجان فصلی پرداخت.
سلطان محمود چون سیر شد گفت بادمجان چیز خیلی مضری است.
ندیم ، باز در ← ادامه
رَسُولُ خدا صَلَّى اللهُ عليهِ و آلِه وَ سَلّمَ ؛
إِذَا رَأَیْتُمُ الرَّجُلَ کَثِیرَ الصَّلاَةِ، کَثِیرَ الصِّیَامِ ، فَلا تُبَاهُوا بِهِ حَتّی تَنْظُرُوا کَیْفَ عَقْلُهُ.
هرگاه شخصی را پُر نماز و روزه دیدید به او مباهات نکنید تا بنگرید عقلش ← ادامه
لطیفهای از مرحوم جزائری!
زمانی که شاه اسماعیل صفوی به شیراز آمد، اکثر علماء شیراز از مخالفین (عامه) بودند؛ شاه آنان را احضار نمود و به ایشان دستور داد تا متخلّفین ثلاثه را لعن کنند! آنان امتناع کردند؛ چون تقیّه ← ادامه
در حرم مولانا حسين -سلاماللهعلیه- گروهى از صوفيان را ديدم. همه آنها جز يکتن، نماز مغرب را بجاى آوردند. او نشسته بود و نماز نخواند. پس از مدتى نماز عشا گزاردند، آن مرد باز هم نماز نخواند. از صوفيای پرسيدم، ← ادامه
خاتم الأنبياء صَلَّی اللهُ عَلَیْه وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ:
مَنْ أَتَاکُمْ مَعْرُوفاً فَکَافِئُوهُ، وَ إِنْ لَمْ تَجِدُوا مَا تُکَافِئُونَهُ فَادْعُوا اللهَ لَهُ حَتَّی تَظُنُّوا أَنَّکُمْ قَدْ کَافَأْتُمُوهُ.
هر کس به شما خوبی کرد جبران کنید، و اگر چیزی برای جبران ← ادامه
تشییع شلوغِِ مرحوم ملّا علی کنی و تشییع خلوتِ مرحوم محمد رضا قمشهای در یک روز
وفاتِ حاج ملاعلی مجتهد معروف به کَنی و آقا محمدرضا قمشهای در یک شب بود. اما اگر در وفات ملاعلی کنی تمامِ عالَمِ شیعه ← ادامه
آقای آقا رضی شیرازی که از علمای طراز اول تهران است، از آشیخ بهاءالدین نوری و ایشان هم از پدرش آشیخ عبدالنبی نوری نقل کرد که ایشان میگفت:
در موقعی که سید جمال به اسلامبول تبعید شده بود، من در ← ادامه
از علامه محمد تقی جعفری بشنویم:
هیهات! دیگر جامعهٔ بشریّت زمامداری بر خود ببیند که کفش خود را وصله بزند تا پا برهنگانِ قلمروِ زمامداریاش، کفشی پیدا کنند و بپوشند، پیراهن خود را بدهد آن قدر وصله بزنند که دیگر ← ادامه
هنگامی که یزید بن معاویة در ۱۴ ربیع الأول سال ۶۴ هجری به درکات جحیم شتافت ، فرزندش معاویة بن یزید به جای وی نشست. او پس از چهل روز ، یعنی در روز ۲۵ ربیع الثانی بر فراز منبر ← ادامه