دعای ادای قرض از زبان شیخ بهایی!
زمانی، شیخ بهایی به قرض زیادی (بیش از ۱۵۰۰دینار) مبتلا شد به گونهای که از هیچ راهی قادر به ادای آن نبود و چند روز از شدت همّ و غم، از کارهای خود بازمانده بود.
او نقل کرده که «در
زمانی، شیخ بهایی به قرض زیادی (بیش از ۱۵۰۰دینار) مبتلا شد به گونهای که از هیچ راهی قادر به ادای آن نبود و چند روز از شدت همّ و غم، از کارهای خود بازمانده بود.
او نقل کرده که «در
«مرحوم حاج آخوند گاهی هم مطایبهها و لطیفهگوییهایی داشت. از جمله:
شاید همان سال اوّلی بود که مرا برای تحصیل به مشهد برد، میگفت:
طلبه اوّل که وارد مدرسه میشود تا کلّهٔ قوزک پایش در خریّت فرو میرود. کمکم خریّت ← ادامه
ای شه از فیض وجودت همه داریم حیات
ورنه مانند حبابایم و نداریم ثبات
فیض تو گر نرسد جمله فنائیم و عدم
چه بسیط و چه مرکّب، چه جماد و چه نبات
گرچه خورشید گهی سیر کند زیر سحاب
لیک ← ادامه
خاتم الأنبياء صَلَّى اللهُ عليهِ و آلِه وَ سَلّمَ:
ما مَرَرْتُ بسماءٍ اِلّا و أهلُها یَشتاقُون إلی علیِّ بنِ أبیطالب ، و ما فیالجَنَةِ نبیٌّ إلّا و هو مشتاقٌ إلی علیِّ بن أبیطالب.
در شب معراج از هیچ آسمانی گذر ← ادامه
شخصی دعوی خدایی میکرد، او را پیش خلیفه بردند، او را گفت:
پارسال اینجا یکی دعوی پیغمبری میکرد، او را بکشتند.
گفت: نیک کردهاند که او را من نفرستاده بودم!
شبی پدری به پسرش گفت: بچه بلند شو سنگ یک من همسایهمان را بگیر که آرد بکشیم، بدهم مادرت نان بپزد. همینطور که حرف میزد گربهای داخل خانه شد.
پسر گفت: این گربه را من ده دفعه کشیدم، یک من ← ادامه
امام باقر علیه السلام فرمود:
هنگامی که حضرت نوح نزد پروردگار خود دست به دعا برداشت و قوم خود را نفرین کرد، شیطان به او گفت: تو بر گردن من حقی داری که می خواهم آن را جبران کنم! چرا ← ادامه
امام حسن علیه السلام مردی را دید و او را به خوردن غذا دعوت نمود، آن شخص عذر آورد و گفت مرا عفو کنید!
امام فرمود:
قُمْ فَلَيْسَ فِي الدَّعْوَةِ عَفْوٌ إِنْ كُنْتَ مُفْطِراً فَكُلْ وَ إِنْ كُنْتَ صَائِماً فَبَارِكْ.← ادامه
چاه کرکک روستایی است در مرز استان کرمان و استان بلوچستان که بنده در دهه 70 دهه محرم برای برپایی مراسم سوگواری سید الشهدا علیه السلام به آنجا رفته بودم.
روستای کوچک که حد اکثر سی خانوار کپر نشین و ← ادامه
امیر المؤمنین علیه السلام:
لِكُلِّ مُقْبِلٍ إِدْبَارٌ وَ مَا أَدْبَرَ [فَكَأَنْ] كَأَنْ لَمْ يَكُن
هر چه(به آدمی ) روى آورد به زودى به او پشت کند، و آنچه پشت کرد گويا هرگز نبوده است!
نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 499← ادامه