اعمال سیئه حاجب است.
یا موسی حذّر و أنذر عبادی عن اتباع الشهوات فإن القلوب المعلقة بشهوات الدنیا محجوبة عنى، ، این اتباع شهوات نتیجهاش چیست؟ فإن القلوب المعلقة بشهوات الدنیا محجوبة عنی.
چوب بىصدا مىخورد آدم وقتى پیروى شهوات كرد، در عین این كه پهلوى آدم است، در عین این كه أقرب إلیكم من حبل الورید است، در عین حال محجوب است، این پیروى شهوات است.
چرا در دل شب انسان التماس نمىكند؟! چرا از خدا نمىخواهد خدایا مرا روشن كن راهنمایى بفرما یك چیزى بفهمم در دنیا، بعد عمل كنم؟! چرا نیستیم؟! چرا؟!
إن أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة مناجاتی عن قلوبهم.
غیر از این راه دیگرى نیست، چرا آنچه انبیا از طرف خدا فرمودند ما دنبالش نمىرویم؟!
لن تجد قلوبكم حلاوة الایمان حتى تزهدوا فى الدنیا.
این هواهاى نفس را كنار بگذارید! دنبال دنیا چهار اسبه نتازید بابا جان! تا حلاوت ایمان را بفهمید! گفتهاند، فرمودهاند! چرا نمىرویم، آنجا نمىرویم؟
تقریبا براى انسان مسلم است، تقریب ندارد دیگر! غیر از این راه دیگرى نیست، انسان بفهمد دنیا یعنى چه؟ آخرت یعنى چه؟ هدف چیست؟ مقصود چیست؟
فرمودهاند دنیا متجر أولیائه یعنى چه؟ دار بلاغ است، دار بلغه است، دار توشه است، توشه باید اینجا تهیه بشود براى آنجا، مىرساند آنجا که عبدی أطعنى حتی اجعلک مثلی
اینها تقریبا اگر روایت هم نباشد، -حالا نمىدانم آن را، معروف هم هست- اگر هم نباشدعرض كردم مطلب همین است.
“از مجموعه بیانات عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی”