هیهات! دیگر جامعهٔ بشریّت…!

از علامه محمد تقی جعفری بشنویم:

هیهات! دیگر جامعهٔ بشریّت زمامداری بر خود ببیند که کفش خود را وصله بزند تا پا برهنگانِ قلمروِ زمامداری‌اش، کفشی پیدا کنند و بپوشند، پیراهن خود را بدهد آن قدر وصله بزنند که دیگر از دادنِ آن به وصله‌زننده شرمنده شود.

هیهات! که روزی فرا رسد که این کرهٔ خاکی مردی را ببیند که زمامداریِ چند کشورِ پهناورِ اسلامیِ آن روز را برای این که مرتکب دروغی نشود، زیرِ پا بیندازد. دیگر نتوان از این پس‌ماندهٔ تاریخ توقّع انسانی را داشت که با شنیدنِ ظلم به یک زنِ یهودی که با جامعهٔ اسلامی در حال هم‌زیستی به سر می‌برد، با کشیده‌شدنِ خلخالی از پایش، چنان مضطرب شود که بگوید: اگر یک انسانِ مؤمن با شنیدنِ چنین خبری بمیرد، در نزد من مستحقِ سرزنش نمی‌باشد.

تاریخ باید این صفحاتِ خود را طی کند و ثابت کند که انسان‌سازی و مدیریت انسان، کار هیچ کسی نیست، تا یک انسانِ الهی به نام حضرت حجت بن الحسن‌(عج) را که نسخهٔ دیگری از پدرِ بزرگوارش امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب(ع) است، وارد عرصهٔ حیاتِ انسان‌ها نماید و طعمِ حق و عدالت را به آنان بچشاند.

امید و انتظار، علامه محمد‌تقی جعفری، ص23

@Nardebane_feghahat

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله
پیمایش به بالا