بسم الله الرحمن الرحیم
الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنكر، الصلاة قربان كل تقی.
یك آیه شریفهاى خواندیم راجع به نماز، یك حدیث شریف.
معناى حدیث شریف این است كه نماز انسان را به خداى خودش نزدیك مىكند، حالا این نزدیك شدن به خدا را مىخواهیم یك چند جملهاى به طور خیلى ساده ـكه كوچكها هم بفهمند یك قدرى صحبت بكنیم.
تا چیزى به چیزى نزدیك نشود، خوب عنایت كنید، تا چیزى به چیزى نزدیك نشود اثرى در او پیدا نمىشود، مثلا، به طور ساده عرض مىكنم كه همهى كوچكها هم پى ببرند.
در دنیا ما مىبینیم خیلى از چیزها اشیائى در یكدیگر اثر مىگذارند، و شرطش این است كه باید پهلوى هم باشند،گِل را اگر پهلوى گُل نبرى گل معطر نمىشود و به عكس… مثلا هیزم اگر پهلوى آتش نباشد آتش نمىسوزاند، آتش مىسوزاند، شرطش این است كه هیزم نزدیكش باشد، گِل معطر مىشود به شرطى كه پهلوى گُل ببرى، شما عطر گُل را مىتوانى استشمام كنى به شرط این كه گُل را بیاورى نزدیك خودت، این را ما مىبینیم در این عالم، خوب توجه بفرمایید كه مقدمه است، تا چیزى به چیزى نزدیك نشود اثر نمىگذارد، دارو را اگر نخورد مریض، دارو را طبیب داده، دارو را بگذارد آنجا نخورد، این اثر ندارد، باید نزدیك بشود، قند تا وارد دهان نشود، دهان را شیرین نمىكند، قندان آنجا باشد شما اینجا، این را مقدمةً عرض مىكنم.
پس تأثیر اشیاء در یكدیگر، اثر گذاشتن اشیاء بر یكدیگر شرطش این است كه باید بهم نزدیك باشند، اگر شما نزدیك كردید خودت را به خوبان، با آدمهاى خوب معاشرت كردى، اثر مىگذارد خوب مىشوى، و اگر با آدمهاى ناباب معاشرت كردى خداى ناخواسته، اثر مىگذارد ناباب مىشوى.
این نزدیك شدن چیزى به چیزى این شرط تأثیر است، اگر انسان معاشرت كند با مردمان صالح، با مردمان خوب، قهرا این هم خوب مىشود، اگر با مردمان ناباب معاشرت كند طبعا در او اثر مىكند او هم بد مىشود.
خودتان دیگر همه را ملاحظه بفرمایید! در دنیا همهى چیزها همین طور است، باز عبارتش را تكرار مىكنیم، تأثیر كردن چیزى در چیزى شرطش این است كه باید بهم نزدیك باشند. خوب.
حتى تأثیر باطنى، در ملكوت عالم، جنابعالى از آن محلتان هم سلام بدهى به امام هشتم، مىشنوند، درست است آن هم، اما نزدیك شدن یك اثر دیگرى دارد، از آنجا پا مىشوید، شدِّ رحال مىكنید، زحمت مىكشید، مىآیید اینجا جوار امام هشتم، حرم مشرف مىشوید، این نزدیك شدن یك اثر دیگرى دارد. خود نزدیك شدن یك اثر دیگرى دارد.
این همه كه مثلا به ما دستور دادهاند شما به زیارت ائمّه مشرف بشوید، كربلا بروید، شدِّ رحال كنید، كجا بروید، كجا… این براى چیست؟!
از باب این كه از اینجا سلام بدهى آقا سیدالشهداء مىشنود دیگر! و همیشه هم باید سلام بدهد از دور، اما باز رفتن به آنجا یك خصوصیت دیگر دارد، لذا این است كه به ما دستور دادهاند كه شدِّ رحال كنید، بروید به زیارت آقا سید الشهداء، امیرالمؤمنین، ائمه هدى، پیغمبر اكرم، همین طور…
این مقدمه خوب معلوم باشد، حتى در باطن عالم هم كه به چشم سَر دیده نمىشود، به گوش شنیده نمىشود، این اثرها هست، عرض كردم به زیارت كه شما مىآیید كه نمىبینید یك اثرى به حسب ظاهر! به شما احسانى بكنند، پولى به شما بدهند، این حرفها كه نیست.
این در باطن اثر مىگذارد، این براى شما ثواب دارد، روح شما را تازه مىكند، یك آثار دیگرى دارد، حالا آن را نمىخواهم شرحش را مفصل…
در باطن عالم هم مثلا شما نگاه كنید، ملاحظه كنید، این براى میت مىگویند دو تا چوب تر پهلوى میت بگذارید ـجریدتین این تخفیف عذاب مىشود. دیگر این به چشم سر دیده نمىشود. این مثل این آتش بسوزاند، یاقند شیرین بكند نیست كه ماها مىفهمیم.
آن یك چشم دیگرى اگر باشد، چشم ولایتى، امام، پیغمبر سلام الله علیهم آنها مىفهمند، آنها مىدانند.
پیغمبر اكرم صلّى الله علیه و آله و سلّم از قبرستانى عبور فرمود، فرمود: بروید یك چوبى از درخت بكنید روى قبر این نصب كنید، این در عذاب است. این چوب یك اثرى در باطن دارد، آن را پیغمبر اكرم مىداند. پس نزدیك شدن این چوب به این قبر، خودش اثر دارد، نزدیك كه بشود ها! چوب در درخت كه باشد اثر ندارد، باید بیاورند اینجا نصب كنند، این دو تا چوب را باید پهلوى میت بگذارند، نزدیك باید بشود، و الا چوب در درخت باشد این میت را اینجا دفن كنى كه اثرى ندارد.
در باطن عالم هم همین طور است، در ظاهر عالم هم همین طور است، در همین نشأهاى كه ما هستیم، عالم حس و شهادت ما مىگوییم طلبگى، اینجا مىبینى آثار این طورى است، تا چیزى به چیزى نزدیك نشود اثر ندارد.
دستگاه ربوبى هم، حالا به طور مختصر، تقریبا این طورى است، خوب عنایت كنید این جمله را! كه الصلاة قربان كل تقی را مىخواهیم معنا كنیم.
تا عبدى به خداى خودش، خودش را نزدیك نكند خدا به او چیزى نمىدهد، عنایت ندارد، دستگاه ربوبى هم همین طور است!
لذا دستور دادهاند به ما كه خودتان را به خداى خودتان نزدیك كنید، دستور خود خداوند به وسیلهى پیغمبر اكرم، ائمه هدى فرمودهاند نماز بخوانید! نماز بخوانید!كه نماز شما را به خدا نزدیك مىكند، قربان كل تقی آدمهاى پرهیزكار را، نماز كه خواندى در باطن به خدا نزدیك مىكند. البته نزدیك به خدا كه جسم نیست ما برویم نزدیك بشویم، در عالم معنا، نماز یكى از چیزهایى است كه انسان را به خدا نزدیك مىكند.
اگر به خدا نزدیك شد یك عبدى، آن وقت خداوند هم به او نظر لطف مىكند، هم در دنیا، هم در آخرت، در آخرت آن درجاتى كه در بهشت براى مؤمنین معین شده.
ببینید! خوب، حالا ما باید اول یاد بگیریم چه چیز ما را به خدا نزدیك مىكند تا آنها را انجام بدهیم و چه چیز ما را از خدا دور مىكند، آنها را باید ترك كنیم.
منجیات! یعنى آن چیزهایى كه ما را نجات مىدهد بدانیم چیست؟ آن چیزهایى كه مهلكات است، ما را هلاك مىكند، باید آنها را هم یاد بگیریم. آن چیزهایى كه مقربات الى الله هست باید یاد بگیریم، كه چى مارا به خدا نزدیك مىكند، و آنچه كه مبعّد عن الله است كه ما را از خدا دور مىكند باید یاد بگیریم.
خوب مقربات الى الله كه مارا به خدا نزدیك مىكند نماز است و روزه، همین عباداتى كه مىدانید و مسائلش را هم مىدانید و انجام هم مىدهید.
مبعدات هم آنهایى است كه آدم را از خدا دور مىكند آن محرمات است، آن چیزهایى كه خدا حرام فرموده آنها انسان را از خدا دور مىكند و خدا هیچ به آدم نظر لطف نمىكند، بلكه مجازات دارد.
پس ما باید اول مسائل دینمان را از حلال و حرام و اینها را یاد بگیریم، و بعد هم عمل كنیم تا به خداى خودمان نزدیك بشویم، وقتى به خداى خودمان نزدیك شدیم، آن وقت خداوند هم ما را به آغوش محبت مىگیرد و به ما مىدهد آنچه كه بخواهیم.
و لسوف یعطیك ربك فترضی كه راجع به خاتم انبیاء صلّى الله علیه و آله وسلّم دارد. همین طور سربسته، چون كه تفصیل دیگر طولانى مىشود، مختصر مطلب، سربستهاش این است آقاجان.
ما باید اول آنچه مقرب الى الله است كه انسان را به خدا نزدیك مىكند باید یاد بگیریم، نماز است، روزه است، حج است، اینهایى كه مىدانیم دیگر، یاد گرفتهایم الحمد لله!
و آنچه كه انسان را از خدا دور مىكند، مهلكات است، هلاك مىكند آدم را، مبعد عن الله است، آنها را هم باید یاد بگیریم و اجتناب كنیم، پرهیز كنیم، ترك كنیم، اینها را هم كه مىدانیم حرام چیست؟ حلال چیست؟
راجع به حرام و حلال این جمله را هم عرض مىكنم، خداوند عالم خیلى از چیزها را ما مىبینیم حرام كرده در صورتى كه اینها لذت حیوانى دارد، این آواز خوش لذت حیوانى دارد آدم بشنود دیگر! قوهى حیوانى كیف مىكند، بله! خیلى از چیزها از این قبیل است، این كیف و لذت حیوانى دارد، خوب خداوند دشمنى دارد با بندگانش كه مىگوید: نكن این كار را؟! احتمال مىدهید كه خدا با بندگانش العیاذ بالله!… ها؟!
یك سرّى دارد این كه فرموده این كار را نكن، یك حكمتى دارد، یك سرّى دارد؛ یعنى اگر این كار را انجام دادى روحت ظلمانى، تاریك مىشود، قابل لیاقت براى بهشت كه عالم نور است ندارى، آن وقت جاى آدم جهنم است.
این، اثر این معصیت این طورى است، از معصیت و گناه بدتر در عالم هیچى نیست! انسان را از خدا دور مىكند و بعد هم روح انسان را كدر مىكند، ظلمانى مىكند، تاریك مىكند، و این دیگر لیاقت از براى عالم نور كه بهشت باشد ندارد.
آن وقت هر كسى را كه آنجا… باید قابلیت داشته باشد آنجاببرند، نمىبرند دیگر!
آن وقت پس بنا بر این آقاجان! ما باید وظایف دینیمان را اول كاملا یاد بگیریم، آنچه كه مقرب الى الله است كه از واجبات و مستحبات و آنهایى كه مىدانید، باید یاد بگیریم و عمل بكنیم!
مهمتر از همه نماز است، مبادا یك وقتى مسامحه در نماز بشود! و اگر هم شده باشد قضاى آن واجب است، باید بجا بیاوریم، از همه مهمتر توى عبادات نماز است! نماز ستون دین است، اگر نماز قبول شد اعمال دیگر هم قبول مىشود و اگر نشد آنهاى دیگر هم نه!
این طورى است، ستون! این ستون خیمه را دیدهاید؟! اگر این ستون را بردارید، خیمه پایین مىآید، آنهایى كه این طرف و آن طرف بستهاند به این بر و آن بر، آنها، آن طنابها بدرد نمىخورد. تا مادامى كه ستون هست آنها هم فایده دارد، طنابها را بستهاى گوشه و كنار، آنها هم بىفایده نیست، اما مادامى آنها فایده دارد كه این ستون محفوظ باشد. اگر این ستون وسط را بردارى خیمه مىخوابد، آنها هم یك پول نمىارزد! آن طنابهایى كه این بر و آن بر بستهاید اثرى ندارد دیگر! خیمه مىآید پایین، نماز این طور است! ستون دین، مىفرماید الصلاة عمود الدین.
بالاخره خلاصه مطلب این است آقاجان! ما خیلى باید متوجه باشیم! مسائل حلال و حراممان را یاد بگیریم و آنچه كه حرام است آنها را هم مسألهاش را یاد بگیریم و اجتناب كنیم.
از گناه بدتر ضررش براى روح انسان… انسان را از خدا دور مىكند! اینها مبعد عن الله است، فرمودهاند نكن! من مىكنم! از خدا دور مىكند آدم را دیگر!
یك مثالى هم بزنیم دیگر ختم بكنیم براى این مطلب، بلا تشبیه، بلا تشبیه، دیگر بلا تشبیه باید گفت، یك سلطانى در یك كشورى رفته روى عرش تختش نشسته و رعیتش را خواسته، البته بلاتشبیه مىگوییم، از باب تقریب به ذهن است، رعیتش را همه را خواسته و رفته روى تختش و دارد رعیتش را نصیحت مىكند، مىگوید: شما رعیت من هستید، كشور هم مال من است، از باب مثال مىگوییم دیگر و الا كشور مال خدا است، و شما هم رعیت من هستید، من مىخواهم مملكت من، كشور من در امن و امان باشد، به یكدیگر ظلم نكنید، به یك دیگر تعدى نكنید، هر كسى به همان قسمت خودش كه رعیت من است به همان بسازد و به یكدیگر در مملكت من، من مىخواهم این طور باشد! در مملكت من حركات سفیهانه نكنید، غیرعقلائى، پا بشوید رقص بكنید، نه، نه! توى مملكت من كارهاى سفیهانه، غیرعقلائى، من راضى نیستم، نكنید! توى مملكت من نمىدانم چكار نكنید، چكار نكنید!
خوب در همین بینى كه او دارد بیان مىكند، یك عده از همان رعیتش همانجا پا بشوند برقصند در حضور خود شاه! این مجازاتش چیست؟! شما بفرمایید دیگر! این مثال است قضیه شاه!
ذات قدوس حق أقرب إلیكم من حبل الورید است، او از رگ گردن به ما نزدیكتر است، آن وقت در محضر خود ذات قدوس حق كه الآن در محضر خودش و به ما از خودمان نزدیكتر است، مىفرماید: شما این كار را نكنید، و من دارم مىكنم! این از خدا دور نمىكند آدم را؟! این مجازات ندارد؟!
خلاصه این است آقاجان! همین را، باید همهى ما این را اهمیت بدهیم، آنچه كه بر ما واجب است انجام بدهیم و آنچه هم كه حرام است باید ترك كنیم، و این نتیجهاش، ما باید همه را دقت كنیم، این كه فرموده است حرام است، این سرّش چیست آخر؟ چرا حرام كرده است؟ دشمنى دارد مگر؟! عرض كردم مثال زدیم به همین آواز خوش، كیف دارد!
آدم دور هم جمع بشود یك ساعت غیبت كند كیف حیوانى دارد، پشت سر مردم حرف بزنى و غیبت بكنى كیف دارد، كیف حیوانى دارد، اگر كیف نداشته باشد كه نمىكند آدم!
این را چرا فرموده نكنید؟ چرا فرموده گوشت برادر دینى را نخورید؟ این سرّى دارد، این روح انسان را عوض مىكند این معاصى، انسان را از لیاقت عالم ملأ أعلى، از عالم نور كه بهشت است مىاندازد دیگر!
غرض این جمله را متوجه باشید كه خیلى باید اهمیت بدهیم آنچه واجبات است انشاء الله انجام بدهیم و آنچه محرمات است انشاء الله ترك كنیم، و اگر هم تا به حالا اشتباهى داشتهایم، خطائى داشتهایم، آنهارا هم اگر آدم استغفار كند، خداوند عالم مىآمرزد، رحمة للعالمین! مىآمرزد انسان را!
پس هر چه انسان مىتواند به خداى خودش توجه داشته باشد! الحمدلله خوب مسلمانیم همهمان! مسلمانیم! من مىشناسم شما را متدینید! قائل به همه چیز هستید! یك خوردهاى هم مواظب بعضى از جهاتى اگر اشتباهاتى داشته باشیم مواظبت بكنیم انشاء الله خداوند همهى مارا مىآمرزد!
و به زیارت امام هشتم هم كه آمدهاید! بخواهید از امام هشتم، آنچه كه دلتان مىخواهد از او بخواهید، زحمت كشیدهاید آمدهاید اینجا، محرومتان نمىكند، محروممان نمىكند!
بسا هست شما كه از دور آمدهاید اینجا از ما بهترید! شما را محروم نكنند! ممكن است شما بهتر از ما باشید! ما كه همیشه در جوارش هستیم.
بخواهید! بخواهید از امام هشتم انشاء الله هر چه دلتان مىخواهد به شما بدهد، ول نكنید، التماس كنید، خواهش كنید، گریه كنید، التماس بكنید به شما مىدهد!
من احتمال مىدهم شما از ما بهتر باشید…(گریهى حضار)
اللهم صل على محمد و آل محمد. خدا انشاء الله به همهى شما توفیق بدهد.
“از مجموعه بیانات عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی”