یا معزّالمؤمنین ای آخرین صاحب لوا!

التماست می‌کنم بابای مظلومم بیا
شیعه غرق غم شده، ای منجی عالم بیا

کار ما خورده گره با دردهای بی‌کسی
کی به‌داد نوکران بی‌کس خود می‌رسی

عیدها یک یک گذشت و خنده بر ما شد حرام
حق بده عیدی ندارد شیعه، بی‌تو ای امام

کی به پایان می‌رسد دوری تو صاحب زمان
جان زهرا مادرت از دیده‌ها پنهان نمان

یا معزّالمؤمنین ای آخرین صاحب لوا
ای مه زهرا ز پشت ابرها بیرون بیا

منتقم، بنگر میان غربت ِ شام بلا
بین بازار است عمّه بین مشتی بی‌حیا

منتقم، بنگر میان محنت ِ بزم شراب
خون لبهای حسین و اشک چشمان رباب

روبه روی دیدگان زینب ِ قامت کمان
می خورد لعل ِنخورده آب، چوب خیزران

ای برای شیعیان تنها امیر و مقتدا
الامان و الامان یابن الحسن آقا بیا
علی مهدوینسب (عبدالمحسن)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا