النور الذی انزلنا
در آن سورهى مباركه فآمنوا بالله و رسوله و النور الذی انزلنا، چند تا روایت دارد كه مىفرمایند مراد از نور، ما آل محمدیم، بله! انوار مقدّسه!
آ این نور، مال این انوار مقدسه است، خدا به اینها عنایت كرده، هذا عطاؤنا.
آن وقت این نورى كه الآن حاملش خاتم انبیاء و ائمه هدى هستند، تمام موجودات از این نور استفاده مىكنند. نور هم مال آنهاست.
لولاك لما خلقتك الافلاك، همه چیز از بركت این انوار مقدسّه استفاده مىكنند، همه چیز، همه چیز!
و لذا انسان همیشه باید صلوات بفرستد، اولیاى نعم هستند، بزرگان دین همهشان بیان كردهاند كه آنها اولیاء نعمند، شكر آنها لازم است، اطاعت آنها واجب است، محبّت آنها واجب است. ولىّ نعمند اینها.
در آن روایت دارد كه اگر ما نبودیم خدا، آدم و حوا و ملك و فرشته و آسمان و هیچى خلق نمىكرد.
این علم، این نور مقدّس، نورى است و محیط به همه عوالم است، این اقلا محیط به نظام موجود است دیگر،
پس براى خود خاتم انبیاء همه چیز روشن است، حامل علم است ، توى زندان باشد هم باشد برایش روشن است فرق نمىكند، پشت پرده غیبت باشد، توى زندان یا هر جاى دیگر.
اگر براى او روشن نباشد، همه چیز را نداند، یك مساله گویى است دیگر، یك مسأله گویى را اگر بردند به زندان وجودش لغو مىشود، هیچ كارى از او ساخته نیست، علم ندارد، او عین الله الناظره نیست.
اما این عین الله الناظره است، این الآن چشم خداست، خدا كه چشم ندارد، این به همه چیز توجّه دارد، این كارخانهى آفرینش، این دستگاه آفرینش، تمام این كارخانه را اطلاع دارد، كى چكاره است، كى چه كار نمىكند، نور ولایتش به كجا توجه بكند به كجا نكند، و الا یك مسأله گو است دیگر، آن امام براى خودش خوب است.
حالا این نور مقدّس الآن موجود است، آن وقت هر كسى را كه خدا بخواهد از این نور علم استفاده كند؛ یعنى معلوماتش زیاد بشود؛ یعنى توجه كند به آن نور علم، و آن نور علم همه جا احاطه دارد.
حالا یك كسى كه یك مطلبى را بیان مىكند به الفاظى كه این الفاظ اشاره به یك معانیى دارد،
شما وقتى كه توجه به [سبب] این الفاظ مىكنید به آن معانى، اوّل به آن نور توجه مىكنید، آن روشنى هست، به وسیله آن روشنى آن مطلب را مىفهمید. و الا كسى كه دیوانه باشد، عقل نداشته باشد، بچه كوچك باشد، او چرا نمىفهمد؟ او نمىتواند به آن نور توجه كند، چشمش، قلبش هنوز باز نیست.
آن وقت هركسى كه قابلیت و استعدادش بیشتر باشد، -آن نورِ علم یك مقدارش رحمة الله الواسعه است، همه كس از آن استفاده مىكند- مؤمن و كافر، حیوانات، موجودات از او استفاده مىكنند.
لكن آن لطف خاص الهى، عنایت خاصّى كه به مؤمنین دارد، آنها استفادهشان از آن نور طور دیگرى است باز.
والله یا اباخالد لنور الامام فى قلوب المؤمنین أنور من الشمس المضیئة بالنهار، هم و الله ینوّرون قلوب المؤمنین.
دیگر آن عنایت خاصّى مىخواهد، تا میلش به كه باشد! كى چكاره باشد! آمادگى آنجا لازم است! آنجا طلب لازم است! زهد لازم است! تقوى لازم است! نفس كُشى مىخواهد!
آنجا دیگر لفظ یاد گرفتن به درد نمىخورد، الفاظى آدم یاد بگیرد و به قلب او وارد نشود او بدرد نمىخورد، او لطف خاصى است، میلش تا به كى باشد، آن را نمىدانم! باید خودمان را به معرض بیاوریم!
از بیانات عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی