«ابوالعلاء معری» -یکی از مشهور ترین شعرای عرب- شبههای در مورد «دیه دست و قطع دست سارق» مطرح نموده و چنین سروده بود:
یدٌ بخمسِ مئينَ عَسجداً وُدِيَتْ
ما بالُها قُطِعَتْ فى رُبع دينار
يعنى دستى كه ديهاش 500 دینار است، چطور میشود به خاطر سرقتِ ربع دینار قطع گردد؟!
سید مرتضی در جواب او این بیت را سرود:
عِزُّ الْاَمانةِ اَغلاها، و اَرخَصَها
ذُلُّ الْخيانةِ فَافْهَمْ حكمةَ الْبارى
بزرگیِ امانت، ارزش دست را زیاد کرد و ذلتِ خيانت، آن را ارزان و بىارزش نمود، پس بفهم حکمت خداوند را!
گویند: بر سنگ قبر ابوالعلا معری -که نابینا بود و هیچوقت صاحب اولاد نشد- نوشته شده :
هذا جناه ابى علّىّ و ما جنیت على احد—
“این جنایتی یست که پدر بر من کرد و من بر احدی جنایت نکردم”