يكى از امورى كه در خطاى انسان، تأثير دارد، حبّ نفس و هواهاى نفسانى است.. متأسفانه ما گرفتار هستيم و در اين مسأله، شيطان خيلى قوى به سراغ ما مى آيد. ما اگر بتوانيم خودمان را خيلى محكم نگه داريم، حداكثر بر خلاف رضايت خدا و پيغمبر ص فتوا نمى دهيم. ولى اگر ميل انسان، به يك طرف برود، آدم بايد خودش را خيلى محكم نگه دارد تا مطابق ميل خود، نظر يا فتوى ندهد.
من قبلا هم عرض كرده بودم كه در سخنرانى هاى مرحوم راشد ديدم و افواهاً هم شنيده بودم كه: وقتى علامه حلّى در نهايت به اين نظر مى رسند كه بر خلاف مشهور علماى قبل از ايشان، آب چاه معتصم است و نجس نمى شود، با خودشان مى گويد: نكند كه اين نظر ما به خاطر اين باشد كه چاه منزل خودم را پاك بدانم و به زحمت نيوفتم و اين ميل و علاقه من را به اين فتوا كشانده باشد؟ فلذا دستور مى دهد كه چاه منزل ايشان را پر كنند و سپس دوباره شروع به بررسى ادله مى كند.
بنابراين اگر حرص به مال و جاه و زن و اولاد و عشيره، از متعارف بيشتر باشد، انسان را از ديدن حقائق كور مى كند. حبّ الشىء يعمى و يصمّ. غير از معصوم، همه انسان ها فى الجمله، هوى و اشتباه دارند. آن عصمت است كه جلوى هوى را مى گيرد. فلذا حجّيت دائر مدار اين است كه هواى نفس شخص، از متعارف بيشتر نباشد… خلاصه آنكه به نظر ما از شروط مرجع تقليد آن است كه حرص و هوى و اشتباه او غير متعارف نباشد. در رساله هم اين مطلب را ذكر كرده ايم.
آیة الله شبیری زنجانی- خارج اصول، ج۱، ص۲۰۷.