خُرده علم!

«روزی آیت‌الل‍ه حاج شیخ جلال‌الدین آیت‌اللهی به هنگام درس، به طلّاب حاضر فرمودند:

زمانی که من در اصفهان طلبه بودم، روزی یکی از تجّار اصفهان به مدرسه آمد و همه را به ناهار دعوت کرد. من هم به اتّفاق دیگرطلّاب دعوت او را پذیرفتیم و روزی به منزل او رفتیم.

این در زمانی بود که من بخش مهمّی از طبّ قدیم را آموخته بودم و اطّلاعاتی در زمینهٔ علم طب داشتم. به همین جهت وقتی سفره گسترده شد، وقتی به غذاهای موجود به دقّت نگاه کردم تنها به زیان‌های احتمالی آن‌ها توجّه کردم، و چون علم ناقصی از خواصّ غذاهای متنوّع در سفره داشتم، بدون این‌که چیزی بخورم به مدرسه برگشتم.

بعدها به این فکر افتادم که مگر می‌شود آن همه غذای متنوّع همه‌اش زیان‌بار باشد؟! بنابراین بنا را بر این گذاشتم که تحقیق و مطالعه در خواصّ غذاها را ادامه دهم تا اطّلاعات کامل‌تری به دست بیاورم.

جالب این‌که وقتی کار را ادامه دادم، متوجّه شدم آن‌چه باعث خودداری من از آن سفره شد، علم ناقص من بود. و بار دیگر که چنین دعوتی به عمل آمد، وقتی با دید و نگاه تازه به سفره نگاه کردم متوجّه شدم هر یک از غذاها خواصّی خوب و مفید دارد که برای بدن انسان لازم است و این خُرده علم من بود که مشکل کار شده بود.»

📚 (خاطرات خوبان، ج۲، ص٤٤٩)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا