نکته هایی از زندگانی بزرگان

دو شب است نخوابیده‌ام؛

 «وقتی به آیةالل‍ه حکیم خبر دادند جمعی از زائران ایرانی را که قاچاق آمده‌اند دستگیر نموده و برای هر کدام پنج سال زندانی بریده‌اند و برای رئیس آن‌ها هم پانزده سال، ایشان پسرشان سیّد مهدی را از بغداد احضار می‌کنند ادامه

عدم دخالت مرحوم حاج‌ شیخ عبدالکریم‌ حایری در سیاست!

مرحوم حاج‌شیخ(عبدالکریم‌)، خیلی عاقل و پخته بود و برای این که در دعوا‌های طرفداران و مخالفین مشروطه وارد نشود، به کربلا رفت. نجف همگی طرفدار آخوند(خراسانی) بودند، لذا آشیخ محمدرضا مسجدشاهی و مرحوم حاج‌شیخ(عبدالکریم) برای اینکه از این دعوا‌ها دور ← ادامه

سابقه مسجد شیخ در بازار حویش نجف!

«شیخ در خانهٔ قدیمیِ محقّری زندگی می‌کرد و با این‌که خانه به تجدید بنا یا تعمیر اساسی نیاز داشت، شیخ راضی به تعویض یا تجدید بنای آن نشد و فقط مختصر تعمیری توسّط ملّا مصطفی، معمار بارگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام)، ← ادامه

کمک شیخ انصاری به زائران عتبات!

«تا پیش از ریاست و زعامت شیخ، زائران عتبات از دو راه به زیارت می‌رفتند. یک راه از راه هَور و رودخانهٔ فرات، که گاهی زَورَق آن‌ها غرق می‌شد، و راه دیگر از صحرا که بیش‌تر اوقات توسّط اعراب بادیه‌نشین ← ادامه

کمک شیخ انصاری جهت آزادی اسرای شیعه!

پراکنده‌هایی از شیخ انصاری / ۹

یکی از اسباط شیخ نقل می‌کند: «در زمان دولت قاجار، غالب زوّار مشهد الرضا (علیه السلام) در میان راه گرگان و قوچان گرفتار حملهٔ ترکمن‌های سنّی‌مذهب می‌شدند. این طایفه، که از ضعف دولت جری ← ادامه

مرجعیّت شیعه خواستنی نیست!

«مرحوم پدرم [= شیخ محیی‌الدین مامقانی] از مرحوم آیةالل‍ه حکیم نقل می‌کردند که:

مرجعیّت شیعه خواستنی نیست، خیلی سختی و مسؤولیّت دارد و من خیلی سختی کشیدم.

و ناگهان دو قطره اشک از چشمان ایشان پشت شیشهٔ عینک‌شان پرید!»

 (ما ادامه

 ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریم!

«مرحوم آقای بهبهانی (آیت فقید، سیّد محمّد) نامه‌ای برای آقابزرگ حکیم شهیدی (استاد حکمت در مشهد) می‌نویسد که: برای شما ماهی سیصد تومان، حدود صد سال قبل، تعیین شده که به صورت مقرّری، وزارت فرهنگ و اوقاف تقدیم نماید.

مرحوم ← ادامه

کمک آیت فقید حاج شیخ بهاءالدين محلّاتی به شخص معتاد!

«کسی نقل کرد که: در خدمت آیت فقید، مرحوم حاج شیخ بهاءالدين محلّاتی، بودیم. کسی آمد درخواست پول کرد. ایشان وجهی به او دادند و رفت.

بعضی از حاضرین گفتند: آقا، این شخص معتاد بود! گفتند: صدایش بزنید بیاید. حاضرین ← ادامه

احترام شیخ انصاری به قبر استاد دوران کودکیش!

«مرحوم شیخ انصاری با شاگردهایش می‌رفت، یک‌مرتبه از آن‌ها فاصله گرفت، کنار قبری آمد، با آستینش خاک‌های روی سنگ قبر را پاک کرد.

اصحاب شیخ سؤال کردند: این قبر کیست که این‌گونه احترام می‌کنید؟ گفت:

قبر کسی است که در ادامه

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا