شیخ ابوتراب نهاوندی نقل کرده:
خدمت شیخ طه عرب که مرجع تقلید بود آمدند و گفتند: یک جوانی از دنیا رفته، بیائید بهجنازهاش نماز بخوانید.
آقا بهراه افتاد که برجنازه او نماز بخواند، بعضیها گفتند: این جوان گنهکار است و همه از معصیتهای او خبر دارند، آنقدر سعایت کردند که آقا از خواندن نماز بر جنازه جوان معصیت پیشه پشیمان شد و شخص دیگری نماز خواند و دفنش کردند.
صبح فردا که شاگردان برای درس آمدند، فرمود:
جوان را کجا دفن کردند؟!
گفتند: در فلان قبرستان، فرمود:
برویم من میخواهم بهقبرش نماز بخوانم.
گفتند: شما بهخودش نماز نخواندید، حالا بهقبرش میخواهید بخوانید؟!
گفت: دیشب خوابش را دیدم چه جائی و چه مقامی داشت گفتم به من گفته بودند که تو آدم بدی هستی، چطور اینجا را به تو داده اند؟
گفت: وقت مرگ رختخوابم یک پارچه آتش شد، آب غسلم آتش بود، عذابم می کردند.
دو ملک مرا می کشاندند و می بردند به جائی که عذاب کنند، در راه که می بردند سه نفر سوار می رفتند یکی گفت: اینها را می شناسی؟
گفتم: نه.
گفت آنکه پیشاپیش همه می رود آقا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است آن دو نفر یکی آقا امام حسین (علیهالسلام) و یکی حضرت ابوالفضل (علیهالسلام) است.
➖من فریاد زدم یا علی(علیهالسلام)، یا امیرالمؤمنین جواب نداد.
گفتم: آقا نمی گویم از من شفاعت کن ولی یک سؤال از شما دارم.
حضرت ایستاد، عرض کردم: آقا اینجا که مرا می برند عذاب کنند، همه ناصبی و از دشمنان شما هستند، اگر یک ناصبی به من بگوید تو این همه یا علی یا علی گفتی از علی(علیهالسّلام) چه استفاده دیدی؟! من چه بگویم شما یک جواب بهما بدهید من بهدشمنان شما بگویم.
حضرت علی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود:
راست می گوید او را برگردانید، برگرداندند و این مقام را به من دادند و از گناهم گذشتند.
نه مراست قدرت آنکه دم زنم از جلال تو یا علی
نه مرا زبان که بیان کنم صفت کمال تو یا علی
شده مات عقل موحدین همه در جمال تو یا علی
چو نیافت غیر تو آگهی ز بیان حال تو یا علی
نبرد بوصف تو ره کسی مگر از مقال تو یا علی
توئی آنکه غیر وجود خود بشهود و غیب ندیده
همه دیده نه چنین بود شه من تو دیده دیده
فقرات نفس شکسته سُبحات وهم دریده
ز حدود فصل گذشته بصعود وصل رسیده
بکدام کَس مثلت زنم که بود مثال تو یا علی
دانشنامه امام علی علیهالسلام، جمعی از نویسندگان، ج۱، ص۵۴۹، بهنقل از:
کرامات العلویه، علی علیهالسلام، علیمیرخلفزاده، (نشر مهدی یار)