قضیهای از میرزا حبیبالله هاشمی خویى شارح نهج البلاغه:
این عالم جلیل زمانی حاکم شرع در وطن خویش بوده، در این هنگام اختلافی بین پدرش و یکی دیگر از اهالی واقع میشود، برای رفع اختلاف نزد ایشان میآیند،.
گویا ایشان علیه پدرش حکم کرده بود و حق را به طرف مقابل داده بودد.
پدرش از این قضاوت فرزند ناراحت میشود و او را اذیت میکند و به بدگویی از فرزندش میپردازد.
کار به جایی می رسد که ایشان نمیتواند در وطن بماند، به ناچار برای دور شدن از سر و صدا به قریه دیگری مهاجرت می کند.
و همین امر باعث می شود که ایشان موفق به نوشتن شرح نهج البلاغه شود!
(آری، من کان مع الله کان الله معه)
«روزنهای به عبودیت فقیهانه» خاطراتی از مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی