ما عقل خویش را سر عشق تو باختیم!

آن ساعتی خوش است که مستانه بگذرد
یعنی به زیر منّت پیمانه بگذرد
روزیِّ ما به دست کریمان آشناست
کفر است پای سفرۀ بیگانه بگذرد
سوگند می‌خوریم که ما گنج می‌‌شویم
یک شب اگر که شاه ز ویرانه بگذرد
خدمتگذار اهل خرابات اگر شدی
ایام نوکری تو شاهانه بگذرد
ما عقل خویش را سر عشق تو باختیم
بگذار عمرمان همه دیوانه بگذرد
دور از نگاه کعبه تو را می‌‌کند طواف
کافی است از کنار تو پروانه بگذرد
این روزگار می‌‌گذرد خوب یا که بد
بهتر که عمر ما در این خانه بگذرد
.علی اکبر لطیفیان

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا