مرحوم خراسانی در سخنرانی خود در مسجد سیّد عزیزالله تهران، در سال 1396 قمری می فرمود:
ما جزو رعاياي امام زمان هستيم، رعيت او هستیم، در كشور ولايت او هستیم. رعيت يك پادشاه كه شدي و لو دزد باشي، تو را از آن مملكت خارج نميكنند و از منافع عمومي تو را بهرهمند می كنند.
فضلا! خوب گوش بدهيد، در اين مثالها نظر دارم تا خوب حالي شما بشود.
بنده در اين كشور، رعیت هستم، دزد هستم، خائن هستم، جاني هستم، متخلّف هستم، چي هستم و چي هستم. من را كتك می زنند، حبس می کنند، همه اينها درست است، امّا از منافع عمومی كشور هم بهرهمند هستم، آب لولهکشی را هم من استفاده می كنم، از برق استفاده می كنم، از ساير شئون زندگي اين كشور بهره می برم، زیرا رعيت هستم، و اگر بخواهند من را از اينجا بيرون بياندازند، دولت وقت مانع می شود و می گويد رعيت ماست. اما اگر رعيت نباشم و لو صالح باشم، و لو امين باشم، و لو هرچه باشم، مرا بیرون می اندازند.
ما رعيت امام زمان هستيم، ما در كشور سلطنت ولايت آن حضرت زندگي می كنيم. ما «صلّي الله عليك يا صاحب الزمان، يا شريك القرآن، يا امام الانس و الجان!» می گویيم، ما دعاي ندبه می خوانيم. عليرغم آن خبائث و نجسها و كثيفهاي تاريك دل كه از همه سعادات محروم هستند و من فرصت ندارم پنبه اینها را بزنم، نجسترين طوائف اسلام همين طايفه هستند، همينهایي كه در توسلات به ائمه و پيغمبر القاء شبهه می كنند. اينها نجسترين، كثيف ترين، شقي ترين و تاريك ترين افراد هستند و از خدا دورتر هستند و در اين مطلب شواهد دارم. شما عليرغم اينها، دعاي ندبه می خوانيد، به امام زمان علیه السلام توسل می جویيد، اشك می ريزيد، در فراق او گريه می كنيد، از خدا فرج او را می خواهيد. پس ما رعيت او هستيم، و او شاه ماست، ماه ماست، آقاي ماست، بزرگ ماست، پدر ماست. درست است؟
البته بد هستيم. امّا مگر همه مسلمانها سلمان هستند؟ مگر همه مسلمانها ابوذر و مقداد و عمار و حذيفه هستند؟ نه، در همان زمان پيغمبر صلّی الله علیه و آله هم در ميان هشت ميليون جمعيت، يك دانه سلمان بود، يك دانه مقداد بود، يك دانه ابوذر بود.
وقتی پيغمبر از دنيا رفت، در جزيرةالعرب و يك قسمت مجاور آن، حدود هفت ميليون پيرو داشت. در ميان هفت ميليون جمعيت، يك بچه اصفهاني، سلمان اصفهاني است که شيرازيها او را به خود چسباندهاند. اين، زمان خود پيغمبر بود، حال توقع داريد كه الان همگي ما سلمان باشيم، قريبالعصمه و عدولالمومنين باشيم؟ نه، همين كه هستيم، همين شلغم و هويجها، همينها را امام زمان علیه السلام دوست می دارد، و به همينها هم علاقه دارد، زیرا رعيت او هستند. ما در ظلّ لوا و پرچم او كه پرچم «اشهد ان علياً وليّ الله» است، زندگي می كنيم، چون ناف ما را بر مهر اين خاندان بريده اند و كام ما را به آب فرات و تربت امام حسين علیه السلام برداشتهاند. فهميديد؟ بد هستيم! اين بديهاي ما هم مثل بديهاي ديگران است و فرقي نمی كند. مگر ملل ديگر و امم ديگر و مذاهب ديگر همه سلمان هستند؟ كثافت كاريهاي آنها به هزار درجه از ما بيشتر است، باز ما يك صاحبی داريم، يك آقایي داريم كه به گُند او -به قول مشهديها- و اعتبار او تكيه كرده ايم و آنها اين را هم ندارند. ما می گویيم يا علي! به دادم برس، آنها باید بگويند: يا عمر! و عمر از ته جهنم می گويد لبيك!
منظور من اين است که ما شيعه اين بزرگوار هستيم، اين ديگر تعارف ندارد، تكلّف هم ندارد، دروغ هم نمی گویيم، امّا بد هستيم، نوعاً فاسق هستيم. بنده هم افسق هستم. همه كه مسلمان ناب نيستيم، همه عدولالمومنين نيستيم. همه اينها درست است، امّا در عين حال رعيت او هستيم. مگر همه افراد رعيت، درست هستند؟ مگر همين الان رعايايي كه هستند، همه نجيب و امين هستند؟ نخير. خائن هم زياد است. من بالاي منبر هم خيانت می كنم، تو هم توي بازار هم خيانت می كني. هم من که منبري هستم خائن هستم و هم تو كه بازاري هستي خائنی. همه، همه سر هم هستيم. اما در عين حال، كشور، كشور شيعه است، ما ملّت شيعه هستيم، ما در مناره هاي خود صبح و شام و سحر می گویيم: «اشهد ان امیرالمومنين علياً وليُّ الله»، و اين، قيمت دارد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»