و مراد از «لقاء اللَّه» و «لقاء ربّ» چیست؟!

محضر مقدّس حضرت آيةاللَّه العظمى الميلانى – دامت بركاته –

با توجّه به اين كه ذات قدس كبريايى، حضرت واجب الوجود جلّت عظمته ديده نمى شود و به موسى بن عمران، در مقام عرض قوم و استدعايشان خطاب به «لَنْ ترانى» رسيد، بنابراين، لقاء ربّ جليل مربنده ذليل را كه در آيات قرآنى و اخبار اهل بيت عليهم السلام و ادعيه وارده، فرموده اند چيست؟ و مراد از «لقاء اللَّه» و «لقاء ربّ» چه مى باشد؟ «سُبحانَ رَبِّكَ رَبِّ العِزَّةِ عمّا يَصِفُون».

باسمه تعالى شأنه

لقاء بر حسب معنا، اعّم از رؤيت به بصر است و استعمال حقيقى مى شود، در ادراك به بصيرت و در حضور پيدا كردن، و لهذا شخص نابينا به ملاقات كسى مى رود و مى گويد: با فلانى ملاقات كردم. كلمه «لقاء»، در موارد بسيار، در امورى كه از دايره ادراك حسّى بصرى خارج است استعمال مى شود. در قرآن مجيد است «حتّى يُلاقُوا يومَهُمُ الّذى يُوعَدُون»، «بما نَسِيتُم لقاءَ يومِكم هذا»، «ولَقد كنتم تَمنَّونَ المَوتَ من قبلِ اَن تَلقَوهُ»،«لقد لَقِينا من سَفَرِنا هذا نَصَباً» كه ملاقات به زمان نسبت داده شده، و نيز به موت و تعب نسبت داده شده است. «ولَقّاهم نَضرَةً وسُرُوراً» كه «لقاء» بر وفق و مسرّت نسبت داده شده است، إلى غير ذلك من الموارد فى القرآن و فى الخطب و الاحاديث والاستعمالات العربيّة الفصحى. قال الشّاعر: «فمن يلق خيراً يحمد النّاس أمره» وقال: «تلقى السّماحة منه والّذى خلقا.»

بالجمله، «لقاء» در ادراك قلبى استعمال مى شود و متعلّق آن هم امر معنوى است. و امّا ملاقات اللَّه – جلّ وعلا – عبارت از رفتن به سوى اوست و عبارت است از قيامت و بعث و نشور، بر حسب تفسير آيات شريفه.

در اينجا مناسب است روايتى را كه شيخ صدوق قدس سره در كتاب توحيد ذكر فرموده اند، قسمتى از آن را بيان كنم كه حضرت اميرالمؤمنين – صلواته تعالى عليه – در جواب شخصى كه شبهاتى راجع به اختلاف آيات قرآنيّه داشت، و سؤالاتى مى نمود كه از جمله آنهاست همين سؤال كه در قرآن مى فرمايد: «لاتُدرِكُهُ الأبصارُ»، «ولا يُحِيطُون به عِلماً» و مى فرمايد: «يومَ يَلقَونَهُ» و «يَرجُوا لِقاءَ رَبِّهِ» و «مُلاقُوا رَبِّهِم»، «مَن كان يَرجُوا لقاءَاللَّهِ».

و امّا قوله تعالى: «بل هم بِلِقاءِ رَبِّهِم كافِرُون»، وذكر اللَّه المؤمنين «الّذين يَظُنُّون اَنّهم مُلاقُوا رَبِّهِم»، و قوله: «الى يَومِ يَلقَونه بما اَخلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوه»، وقوله: «فَمَن كان يَرجُوا لقاءَ رَبِّهِ فليَعمَل عَمَلاً صالحاً»، وقوله:«بل هم بِلِقَاءِ رَبّهِم كافرون»، يعنى البعث، فسمّاه اللَّه عزّوجلّ لقائه.

وكذلك، ذكر المؤمنين «الَّذين يظُنُّون اَنَّهُم مُلاقوا رَبِّهِم»، يعنى يوقنون انّهم يبعثون ويحشرون ويحاسبون ويجزون بالثّواب والعقاب. فالظّن هيهنا اليقين خاصّة. وكذلك قوله: «فَمَن كان يَرجُوا لقاءَ ربِّه فليَعمَل عَمَلاً صالحاً».

وقوله: «مَن كان يَرجُوا لقاءَاللَّهِ فاِنّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ»، يعنى بقوله فمن كان يؤمن بانّه مبعوث فان وعداللَّه لآت من الثّواب والعقاب. فاللّقاء هيهنا ليس بالرؤية واللّقاء هو البعث. فافهم جميع ما فى كتاب اللَّه من لقائه. فانّه يعنى بذلك البعث.

وكذلك قوله: «تَحِيَّتُهُم يوم يَلقَونَهُ سَلامٌ» يعنى انّه لا يزول الايمان عن قلوبهم يوم يبعثون. شخص سائل گفت: «فرّجتَ عنّى يا اميرالمؤمنين فرّج اللَّه عنك و حللت عنّى عقدة.»(توحید صدوق- ص 267)

در خاتمه به نحو اختصار و به طور اجمال، تقريبى در تفسير فرمايش اين بزرگوار – صلواته تعالى عليه – عرض مى كنم: انسان پس از انتقال از دنيا و مبعوث شدنش در عالم قيامت، قواى ادراكش اشتداد يافته و شواغل عالَم دنيا و افكار مادّى آن زايل شده و سطوت و قدرت و ملك و بطش خداوند متعال – جلّ و علا – را به مفاد آيه «لِمَنِ المُلكُ اليومَ للَّهِ الواحِدِ القَهّارِ»، را عياناً مشاهده مى كند. لهذا، مبعوث شدن و محشور گشتن در عالم آخرت به لقاى حضرتش تعبير شدن كاملاً مناسبت دارد و نزد كسانى كه تفكّر در معارف قرآنى دارند تعبير مذكور، مطابق با حق و حقيقت استعمال شده است.

والحمدللَّه الّذى هدانا لهذا وما كُنّا لنهتدى لولا أن هَدانا اللَّه. دمتم ودامت المواهب الربوبيّة تحفكم. والسّلام عليكم و رحمة اللَّه وبركاته.

منبع: کتاب ديدگاههاي علمي آيت اللَّه العظمي سيد محمد هادي ميلاني قدس سره ص237-239

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا