پشتم شکست!

وقتی لقمان از سفری بر می گشت غلامش از او استقبال کرد، از حال خویشان خود بدین گونه از غلام سؤال کرد:

از پدرم چه خبر داری؟

گفت: از دنیا رفت.

فرمود: خدا را شکر که مالک کار خود شدم،

از همسرم چه خبر داری؟

گفت: مرد.

فرمود: تجدید فراش شد.

از خواهرم چه خبر داری؟

گفت: او نیز به حق پیوست.

فرمود: ناموسم پوشیده شد،

از برادرم چه خبر داری؟

گفت: از دنیا رفت.

فرمود: پشتم شکست!

همان جمله ای که آقا سید الشهدا در روز عاشورا به هنگام شهادت برادر با وفایش فرمود:

الان انکسر ظهری!

منتخب التواریخ ص  259

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا