یاد وداع اهل بیت!
آسید محسن موسوی: در جاغرق خدمت ایشان بودم. عصری بود توی حال نشسته بودیم، فرمودند: باید از اینجا وداع کنیم و به مشهد برویم. رفتم دنبال پذیرایی، وقتی آمدم دیدم ایشان نشسته بلند بلند گریه میکند و اشک میریزد به طوری که مرا هم منقلب کرد. بعد كه علت آن را سؤال كردم فرمود: ما …