کشیشی در مقام وعظ، برای مریدان خود اوصاف بهشت را می گفت و ابداُ از جهنم دم نمی زد،
تا این که روزی یکی از حاضران گفت: شما همیشه برای مردم بهشت را شرح می دهید، آخر یک روز هم از جهنم بگویید! کشیش گفت:
اما جهنم را تمام شما می روید و تماشا می کنید و از خصوصیات آن مطلع می شوید، ولی بهشت را که نخواهید دید برایتان شرح می دهم تا اگر آن را ندیدید دست کم وصفش را شنیده باشید!