مرحوم والد [آشیخ عبدالکریم حائری] قدس الله سره و اجزل مثوبته، میفرمود:
«من در ناخوشی سید استاد [سید محمد فشارکی]، برای پرستاری ایشان شبها نزدش میخوابیدم.
چون فرزندان ایشان کوچک بودند، خودم متکفل لگن بردن و آوردن بودم تا ایشان فوت شدند.
و تا موقعی که در نجف اشرف بودم، خدمت خانه ایشان را بر عهده داشتم و از بیرون، نان و گوشت و لوازم، برای اهل منزل میخریدم و میآوردم.
در همان موقع ایشان را خواب دیدم در کریاسِ منزل [فضا و درگاه جلو خانه] خود بودند و دستشان را بوسیدم و گفتم: «آقا! نجات در چیست؟»
فرمود: «در تزکیه نفس و توجه به بچههای من.»
منبع: کتاب سر دلبران، صفحهی 39