اشعار

فاطمه باغ گلاب است خدامي داند!

❣️فاطمه باغ گلاب است خدامي داند
🎊فاطمه گوهرناب است خدامي داند

❣️فاطمه واژه زيباست،تعجب نكنيد
🎊كرم فاطمه درياست،تعجب نكنيد

❣️فاطمه دخترطاهاست بگويازهرا
🎊فاطمه روح تولاست بگو يازهرا
‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌
❣️ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم
🎊مامور برای ← ادامه

از غیر تو و دولت تو از همه سیریم!

ما کز شررِ هجر تو بدتر ز کویریم…
بگذار ببینیم رُخَت را و بمیریم

هر کس به طریقی دل ما را به غم، آلود
از غیر تو و دولت تو از همه سیریم

سر تا به قدم، آینه‌ی فاطمه هستی← ادامه

عالم پر است از تو و خالی است جای تو!

لال است آن‌زبان که نگوید ثنای‌تو
کور است دیده‌ای‌که‌ببیند سوای‌تو

رحمت‌به‌روح”صائب”شیرین‌سخن که گفت:
«عالم پر است از تو و خالی است جای تو»

از آن‌سری،که‌پای گذاری به‌چشم ما
ای‌چشم‌جبرئیل امین! جای پای تو

هرشب،دلم‌مسافرسرداب‌سامره‌ست
همچون‌کبوتری که پرد در‌هوای تو

شب ← ادامه

بیا ای یوسف گمگشتۀ مصر ولا!

امید دل چرا در جیب غم بردی سر خود را
بیا بنما به عالم روی از گل بهتر خود را

چه شبهایی که همچون شمع سوزان تا سحر کردی
نثار قبر زهرا اشک چشمان تر خود را

بیا ای یوسف ← ادامه

بیا که جان به لب آمد ز شوق دیدارت!

بیا که جان به لب آمد ز شوق دیدارت
همیشه یار دل من! خدا نگه‌دارت!

چو اشک بر سر بازار دیده پای گذار
الا که گرم‌تر از محشر است بازارت!

نشسته‌اند به راه و ستاده‌اند به صف
پیمبران الهی به ← ادامه

دلم گرفته خدایا در انتظار فرج!

دلم گرفته خدایا در انتظار فرج
دو دیده ام شده دریا در انتظار فرج

هنوز می رسد از کوچه های شهر حجاز
صدای گریۀ زهرا در انتظار فرج

هنوز در همه عالم میان دشمن و دوست
علی ست بی کس ← ادامه

در دو جهان فاطمه شد ثروت مرتضی علی!

نور جلي می وزد از ساحت مرتضی علی
عقلِ حقیر مانده در حیرت مرتضی علی

آیه به آیه سوره ها وصل شده به سیره اش
وحیِ مجسّم است در صحبت مرتضی علی

شد وصیِ بعدِ نبی، هر که ندارد اعتقاد← ادامه

ای با خبر از حال ما!

سلام یابن فاطمه، سلام یابن العسکری
امید قلب ما همه، سلام یابن العسکری

ای یوسف زهرا بیا
آواره صحرا بیا
آقا بیا آقا بیا

………

چه می شود به ما نظر، به خاطر خدا کنی
تو در قنوت نافله، برای ← ادامه

قسم به لحظه ی سحر!

خوشا لبی که دم زد از نوای صاحب الزمان
خوشا دلی که پر شد از ولای صاحب الزمان

خوشا بحال عاشقی که هر سحر دقایقی
کند کبوتر دلش هوای صاحب الزمان

خوشا به دیده ای که تر. شود به یاد ← ادامه

أَینَ المُنتَقِم!

بیت وحی و شعله های نار أَینَ المُنتَقِم
سوخت در آتش گل و گلزار أَینَ المُنتَقِم

این صدای ناله زهراست می آید به گوش
از میان آن در و دیوار أَینَ المُنتَقِم

مادر و شش ماهه باهم پشت در افتاده ← ادامه

کی میشود بیایی!

ای غائب از نظرها کی میشود بیائی
برقع ز رخ بگیری صورت به ما گشایی

هم دست تو ببوسیم هم دور تو بگردیم
هم رو نما ستانی هم رو به ما نمایی

آیا به کوه رضوی آیا به طور سینا← ادامه

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله
پیمایش به بالا