روزی هارون خلیفه عباسی به امام کاظم علیه السلام هفتم گفت:
«شما چگونه ادعا می کنید که فرزند پیامبر (صلی الله علیه و آله) هستید، درحالی که در حقیقت فرزندان علی (علیه السلام) هستید، زیرا هرکس به جد پدری خود ← ادامه
وقتى إمام حسن عليه السّلام با معاويه مصالحه كرد، مردم به نزد او آمدند و بعضى از آنها إمام را به واسطۀ بيعتش مورد سرزنش قرار دادند.
حضرت فرمود: واى بر شما، چه مى‌دانيد كه چه كردم؟ به خدای تعالی ← ادامه
در زمان قاجار اعتقاد بر این بود که صدای ساز در هر خانه‌ای که بپیچد خانه را کفرستان و ملائک را تا هفتاد خانه آنسوتر گریزان می کند، و شیاطين را در آن خانه جمع می نماید. ب
ه همین ← ادامه
چنین نقل شده که:
در زمان قاجار به جز مقدّسینی که قبل از افطار راهی مسجد می شدند و آنها که دم صبح هم همین کار را می کردند، دسته سومی هم بودند که شب را به قمار صبح می ← ادامه
اهم معجزات پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله دو معجزه است:
یک معجزه تدوینی لفظی که عبارت است از قرآن کریم
و دیگر معجزه تکوینی یعنی مولانا امیر المؤمنین علیه السلام چنان که در زیارت آن حضرت می خوانیم:← ادامه
یکی از ابعاد مظلومیت‌های حضرت امیر المومنین علیه السلام ، حذف یا انتحال خُطَب و سخنان ایشان است.
ابن ابی الحدید به یک نمونه از این قبیل اشاره می کند:
«وقتی عمرو عاص بر محمد بن ابی‌بکر مسلّط شد، نامه ← ادامه
۱_ 👈 امتیازات ولادت:
_حزن وغم مادر در هنگام حمل،(چنانچه حضرت زهرا علیها السلام درهنگام حمل هر۵ فرزند خویش مهموم و مغموم بودند به خاطر مصائبی که برآنها وارد خواهدشد)
_ولادت از ران چپ مادر.
_پیامبر”صلی الله علیه وآله وسلم”برایشان ← ادامه
در مجموعه ای معتبر که آن را بعضی از فضلا گرد کرده اند دیدم و عین عبارت آن چنین است که:
«ضَربَةُ علیٍّ یومَ الخندَقِ یُفرِدُ المُثَنّیٰ و یُثَنِّي المُفردَ» یعنی ضربتِ علیّ {علیه السّلام}در روز خندق دو را یکی ← ادامه
مرحوم شیخ صدوق می فرماید: ابونصر احمد بن حسینه ضبى _كه من كسى را از او ناصبى‌تر نديده بودم و از شدت دشمنی‌اش با اهل‌بيت در صلوات می‌گفت: «اللّهمّ صلّ على محمّد» و بر آل آن حضرت صلوات نمى‌فرستاد_ گويد:← ادامه
صلاح الدین صَفدی، مورّخ عامه در قرن هشتم از قاضی ابوبکر بن قريعة که شاعر زبردستی بوده، نقل می‌کند که در قالب شعری گفته است:
«اگر ترس از مردم و شمشیر دشمنان و سياست خليفه نبود، مطالبی را از اسرار ← ادامه
نَّما سُمِّیَ العَقلُ عَقلاً لأنّهُ مأخوذٌ مِنَ العِقال¹ و هو حَبلٌ یُشَدُّ بهِ رُکبَةُ البعیرِ ،کما أنَّ العِقالَ یمنعُ الإبلَ عنِ السّیر کذالک العقلُ یَمنعُ الرّجلَ عن المنهیّاتِ علیٰ ماتَقتَضیهِ العقلُ الکاملُ مِن أنْ یَمنعَ نفسَه عن الشّرِّ والقَبایحِ .{من ← ادامه
مجلس روضه با حالی در منزل دایی مجید برقرار بود بعد از روضه سفره پهن شد شور و حالی بود!
بنده به حاضرین عرض کردم دقت کرده اید که نشست بعد از روضه امام حسین علیه السلام چقدر باصفا و ← ادامه
