جذبه معنوی!
جذبه معنوی ایشان به گونهای بود که انسان از نبودن در محضر ایشان، بیطاقت می شد.
گاهی با آقای موسوی نژاد راه می افتادیم از مشهد به قوچان،{در زمان اقامت ایشان در آن شهر} فقط برای دیدن ایشان و هیچ ← ادامه
جذبه معنوی ایشان به گونهای بود که انسان از نبودن در محضر ایشان، بیطاقت می شد.
گاهی با آقای موسوی نژاد راه می افتادیم از مشهد به قوچان،{در زمان اقامت ایشان در آن شهر} فقط برای دیدن ایشان و هیچ ← ادامه
یک روزی همراه ایشان به خانه کسی رفتیم، در زدیم.
ایشان بلافاصله حلقه در را گرفتند كه در باز نشود.
اول متوجه نشدیم که ایشان چرا این کار را کرد.
اما بعد منتقل شدیم كه خیلی از جاها یك خانمی ← ادامه
از دقت بالایی در تمام جزئیات وكلیات مسائل و مطالب برخوردار بودند كه باید گفت در تمامِ حركات و سكنات ایشان تعقل و تأمل حاكم بود…
در كوچكترین كاری كه در جریانش قرار می گرفتند فكر می كردند و رعایت ← ادامه
در معاشرت و جوابگویی سؤالات ومسائل مختلف با یك طمأنینه خاصی با مطلب برخورد بكنند.
این هم مسأله مهمی است، نوعا وقتی سوالی از انسان می كنند یك مقداری تسریع در جواب می خواهد داشته باشد.
ایشان دقیقا به عكس ← ادامه
فاطمیهای بود من در قوچان برای منبر دعوت شده بودم.
یادم می آید که در منبر، اول سوره بقره را مطرح کرده بودم:
ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقين (البقرة : 2)
بعد این اشکال مشهور را مطرح کرده ← ادامه
از این قبیل چیزها(خواندن مافی الضمیر) فراوان بود.
از جمله مدتی بود در رابطه با این آیه شریفه:لَوْ كانَ فيهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتا (الأنبياء :22) فکر می کردم که این چه استدلالی است و با چه برهانی مطابقت می ← ادامه
بسیاری پیش می آمد که مشکلاتی که در ذهن انسان بود، نگفته ایشان مطرح می کردند. این جور قضایا تصادفی نبود و مکرر در مکرر اتفاق می افتاد.
به قدری این مسأله تکرار می شد که یک مرتبه به شوخی ← ادامه
ایشان از معدود افرادی بودند كه:
يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي الْآخِرَةِ عَمَلُهُ. (الكافي ج1، ص: 40)
یعنی به حقیقت اگر كسی یك مقداری با ایشان همنشین بود این طور بود كه يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ ← ادامه
مواعظی هم كه ایشان داشتند به صورت یك لطیفه ای بیان می کردند.
وقتی می خواستند به كسی تذكر بدهند آنها هم در یك قالبهایی لطیف و كم نظیر بود.
از باب مثل گاهی می شد كه در یك موردی ← ادامه
میفرمودند: استفاده از روایات اهل بیت تعلم من ذی علم است.
كه خود این تعبیر “تعلم من ذی علم” خیلی لطیف است،
ما متعبد هستیم به فرمایشاتشان، طبیعی است،
وقتی ما آنها را حجت خدا میدانیم متعبدیم،
ولی به گونهای ← ادامه
جنبه های علمی ایشان آن مقداری كه با ایشان برخورد داشتم در ارتباط با كلیه مسائل اسلامی از معارف و مسائل اخلاقی و مباحث گوناگون و گاهی مسائل فقهی از قوت بالایی برخوردار بودند.
در همه مسائلی كه اشاره كردم ← ادامه
در افغانستان مزاری است که معروف است امیرالمؤمنین سلام الله علیه در آنجا دفن شده است و جنازه حضرت را از کوفه به اینجا آوردهاند و موقوفات زیادی دارد.
و اصل جریان را که باعث این اشتباه شده است را ← ادامه