مرحوم علامه ابوالفتح کراجکی (م۴۴۹ق)، فقیه و متکلّم شیعه در قرن پنجم و از شاگردان شیخ مفید و شیخ طوسی رحمهماالله مینویسد:
«از عجایب روزگار این است که فاطمه زهراء بتول، سیدة نساء العالمین، دختر خاتم الانبیاء، به سوی پدرش گریهکنان خارج میشد و از امتّش یاری میطلبید و از کسانی که آنان را به دینش هدایت کرده بود برای دفع ظلم ابوبکر در حقّش استمداد میکرد، اما هیچ کس او را یاری نکرد و پاسخش را نداد، با وجود زمان کمی که از رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله گذشته بود و اگر این عمل آن غاصبان در حقّ فرد دیگری مثل او صادر میشد، رقّت قلبی بر مردم عارض میگشت و به یاری آن مظلوم میشتافتند!
اما دیر زمانی نگذشت که عایشه دختر ابوبکر، به سوی بصره خارج شد و مردم را به جنگ با امیرالمؤمنین علیّ بن ابیطالب علیهماالسلام و نیکانی که در اصحابش بودند تحریض و ترغیب کرد و به سوی ریختن خون او و فرزندان و خاندان و شیعیانش سوق داد، در عین حال ده هزار نفر از همین مردم ندای او را لبیک گفتند و (در جنگ جمل) در برابرش جنگیدند تا این که اکثرشان در مقابلش به هلاکت رسیدند! و این از امور عجیب روزگار است!»
«فمن عجيب الامور و طريفها: أن تخرج فاطمة الزهراء البتول سيّدة نساء العالمين، ابنة خاتم النبيّين، تندب أباها و تستغيث بامّته، و من هداهم إلى شريعته، في منع أبي بكر من ظلمها فلا يساعدها أحد، و لا يتكلّم معها بشر، مع قرب العهد برسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله، و مع ما يدخل القلوب من الرّقة في مثل هذا الفعل إذا ورد من مثلها حتى تحمل الناس أنفسهم على الظلم فضلا عن غيره، ثمّ تخرج عائشة بنت أبي بكر إلى البصرة تحرّض الناس على قتال أمير المؤمنين عليّ بن أبي طالب عليه السّلام، و قتال من معه من خيار الناس، ساعية في سفك دمه و دماء أولاده، و أهله و شيعته، فتجيبها عشرة آلاف من الناس، و يقاتلون أمامها، إلى أن هلك أكثرهم بين يديها، إنّ هذا لمن الأمر العجيب!»
التعجب من أغلاط العامة في مسألة الإمامة (ابوالفتحکراجکی)، ص۱۲۸