میل چیز فهمى در ما هست اما طلب نیست، خوب به میل كه درست نمىشود كه بابا جان! نه فكر مىكنیم، نه مواظب جهات خودمان هستیم بعضى از ماها، نه همه، چیز خوب را همه مایل هستند، خوب بنده میل دارم كه الآن جبرئیل بر من… استغفر الله! آخر خیلى چیزها را میل دارم، میل درست نمىكند كار را، طلب باید بكنى عموجان! من میل دارم كه ملا باشم، میل دارم همهى مسائل را بدانم، میل دارم كذا وكذا، همه چیز، آخر میل فائده ندارد كه!
بعضیها هستند میل دارند ملا بشوند، میل دارند چیز بفهمند، میل دارد، اما خوابیده است، نه دنبال مسائل دینش مىرود، نه مىتواند وظایفش را تشخیص بدهد، همهاش بازى، بازى!
اهل ملأ أعلى به حركات ما شاید مىخندند آخر! همان طورى كه ما به حركات بچهها مىخندیم، بچههایى كه با خاك بازى مىكنند مثلا یا اسباب بازى، نمىبینید این بچهها كه توپ بازى مىكنند، خاك بازى مىكنند، آدم توى دلش به اینها مىخندد. اهل ملأ أعلى به ما مىخندند دیگر، ما چكار مىكنیم!
بخواهیم از خدا یك مقدار مسائل دینمان را، احكام دینمان را، وظایف دینمان را یاد بگیریم، و بر طبقش انشاء الله عمل كنیم.
هدف و مقصود در این چند شب همین مطلب است مكرر عرض كردهایم، آن علمى كه براى آدم واقعا روشن كند باطن و ملكوت دنیا را كه این چیست؟ یك پوستى بیشتر نیست یك صورتى بیشتر نیست، نباید دل ببندى به این دیگر! مغز ندارد، پوچ است، بوش است. چیز دیگرى از ما خواستهاند، جاى دیگر باید برویم!
“از مجموعه بیانات عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی”
بسیار جالب و دلنشین بود!
سلام علیکم خیلی ممنون از این که سری به سایت حقیر زدید. خدایا زخوانی که از بهر خوبان نهادی نصیب من بینوا کو؟!
تا یار که را خواهد میلش به که باشد!