یك طلبه اخباری با یك طلبه اصولی هم حجره بودند.
اصولی تصمیم می گیرد كه رفیق خودرا اذیت كند و در ضمن او را به اشتباهات مسلك اخباری توجه دهد.
او میدانست كه رفیقش سابقا مرتكب گناهی شده است (گناه کبیره ای که ذکر آن لازم نیست)
این بود كه مطلبی به عنوان یك حدیث جعل كرد و آن را در حاشیه یكی از كتابهای كه مورد استفاده رفیقش بود نوشت.
به این مضمون كه هركس مرتكب فلان گناه شود تا آخر عمر هر وقت یادش از آن بیاید واجب است كه غسل بكند.
از آن روز به بعد بیچاره آن طلبه اخباری هر گاه چشمش به آن حدیث جعلی كه در حاشیه كتابش نوشته شده بود می افتاد و یا این كه به یاد گناهش می افتاد، فورا به سراغ غسل كردن می رفت.
چون به مسلك اخباریها به هر حدیثی و لو ضعیف باید عمل كرد
پس از مدتی طلبه اصولی او را از ماجرا آگاه كرد و به این وسیله طلبه اخباری متنبه شد.
“روزنهای به عبودیت فقیهانه” خاطراتی از عالم ربانی، مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی