یکی از ابعاد مظلومیتهای حضرت امیر المومنین علیه السلام ، حذف یا انتحال خُطَب و سخنان ایشان است.
ابن ابی الحدید به یک نمونه از این قبیل اشاره می کند:
«وقتی عمرو عاص بر محمد بن ابیبکر مسلّط شد، نامه علی بن ابی طالب به او را یافت. آن نامه شامل مطالب علمی، اخلاقی بود. عمرو عاص آن را برای معاویه فرستاد و او از مضامین والای این نامه، متعجّب شد. وليد به او گفت که نامه را بسوزان.
معاویه گفت: وای بر تو، عقل نداری، آیا چنین مطالب با ارزشی را از بین ببرم؟ من علمی محکم و کامل مانند این ندیدهام. من این نامه را به نام ابابکر ثبت میکنم و میگویم برای پسرش محمد نوشته است! و ما از آن استفاده میکنیم و درس میگیریم. این نامه در خزائن بنیامیّه بود تا عصر عمر بن عبدالعزيز، و او فاش کرد که این نامه از علی بن ابی طالب است.»
(… إنا لا نقول: إن هذه من کتب علی بن أبی طالب علیه السلام، ولکن تقول هذه من کتب أبی بکر الصدیق، کانت عند ابنه محمد فنحن ننظر فیها و نأخذ منها. قال: فلم تزل تلک الکتب فی خزائن بنی محمد فنحن ننظر فیها، ونأخذ منها. قال: فلم تزل تکل الکتب فی خزائن بنی أمیة حتی ولی عمر بن عبد العزیز، فهو الذی أظهر أنها من أحادیث علی بن أبی طالب!
(شرح نهج البلاغة، ج ۶ ص ۷۲)