دو نفر از اهل علم محترم نجف اشرف برای زیارت با ماشین به زیارت سامرا میرفتند.
یكی از آنها در راه به ذهنش رسید كه سامرا خربزه های شیرین و خوبی دارد و انشاء الله از آنها نوش جان خواهیم کرد.
ولی ناگهان در ذهنش خطور کرد كه تو برای زیارت میروی چرا به فكر شکمت هستی؟ و این با خلوص منافات دارد.
لذا تصمیم گرفت كه در آن سفر و مدت اقامت در سامرا خربزه نخورد.
اتفاقا با ورود به سامرا مهمان یكی از اهل علم آشنا در مدرسه میرزای شیرازی شدند و او هم از خربزه های ناب برای آنها آورد.
ایشان طبق تصمیمش دست به خربزه نزد.
رفیق ایشان در حالی كه خربزه ها را نوش جان میكرد میگفت:
بعضیها روی نادانی و به خیال این كه با خلوص منافات دارد خود را محروم میكنند!
( که ضمن هدایت رفیقش از نیت او نیز خبر داد)
“روزنهای به عبودیت فقیهانه” خاطراتی از عالم ربانی، مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی