رسیدن خیرات برای اموات!

آیت الله شبیری :

ابوی ما در زنجان معتمد بود و ادارۀ مدرسۀ سید را به عهده داشت؛ پس از انتقال ایشان از زنجان به قم در اوایل، ایشان شهریه نمی گرفتند چون خانم احتجاب السلطنه وصیت کرده بود که سالی چند خروار گندم به ایشان بدهند.

 با فروش این گندم ماهی ۲۰ تومان برای ایشان به دست می آمد؛ ابوی هم مقیّد بود که هرگاه برای زیارت اهل قبور می رفت برای آن خانم هم فاتحه می خواند؛ تا این که ابوی یک شب خواب می بیند که در زنجان در خانه آن خانم نان می پزند، آن خانم به متصدی می گوید برای منزل حاج سیّد احمد هم نان بفرستید که او هر وقت نان می پزد برای منزل ما هم می فرستد هرچند این دفعه فراموش کرده است!

 جریان از این قرار بود که ابوی آن دفعه فراموش کرده بود در قبرستان برای آن خانم فاتحه بخواند.

العین الحلوة؛ ص۱۷۱  – سید باقر موسوی درچه ای

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله
پیمایش به بالا