جریان اول :
ایشان از همان آغاز طلبگی به تقوا و شرایط طلبگی تقید کامل داشت. ایشان میفرمود:
در مجلسی با یک نفر ارتشی (به نام آقای فرقانی که وی برادر آشیخ محمد تقی رئیسی از علمای قوچان بود.) برخورد کردم که او را نمیشناختم.
آمد و خودش را معرفی کرد، معلوم شد یکی از طلبههای هم دورهی ما در قوچان بوده.
از او عذر خواهی کردم که ببخشید شما را نشناختم.
گفت بله شما همان زمان هم ما را نمیشناختید و سرتان به کار خودتان گرم بود.
اگر وقتی در جلسهای خلاف شرعی صحبت میشد، ولو به بهانه آفتابه برداشتن هم که شده از جمع خارج میشدید.
جریان دوم:
آسید حسین نقیبی طباطبایی پدر آسید علی نقیبی:
من در دوران طلبگی در مدرسه دو درب نزدیک اتاق مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی اتاق داشتم.
خصلتهایی در ایشان بود.
یکی این که معمولا شبهای جمعه گعده داشتیم،
تا کسی میخواست شروع به صحبت کردن از کسی بشود، ایشان به بهانه تجدید وضو از مجلس خارج میشد.
“روزنهای به عبودیت فقیهانه” خاطراتی از عالم ربانی، مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی