[مرحوم آشیخ محمدحسین اصفهانی] از بزرگترین علمای نجف اشرف و بلکه در مقدمه علما و فلاسفه روزگار بود.
از شیخ محمد تقی جواهری به نقل از آقای خویی شنیدم که گفته است:
یکی از همدرسانم ساعت دو بعد از ظهر نزد من آمد و گفت: دانستم که شیخ، امروز غذایی در اختیار ندارد و کودکانش از گرسنگی رنج میبرند.
[آقای خویی] گفت: لباسهایم را پوشیدم و به سوی خانهاش رفتم درحالی که در آن وقت، چیزی جز یکصد فلس نداشتم.
در خانه را زدم و او بیرون آمد. به وی گفتم: آیا شما میان حق اندک یا فراوان، فرق میگذارید؟
گفت: نه.
پس، آن مبلغ را به او دادم و رفتم. هنگام بازگشتن به خانه، یکی از پسرانش را دیدم که برای خرید نان و غیره، زودتر از من به بازار رسیده است.
منبع: کتاب داستانهایی از نجف اشرف، صفحهی 155
http://aashtee.org/page/Section.aspx?n=13832-23892