در سفری كه به عتبات عالیات می رفتیم همراه آقای سید کاظم مدرسی (رحمة الله علیه ) (عموی خانواده) بودیم.
ماشین در قهوه خانه نزدیك تویسركان نگه داشت.
من برای تجدید وضو رفتم و ایشان روی تخت چوبی نشسته بود.
وقت آمدن -كه هنوز حدود پنجاه قدم مانده بود به ایشان برسم -با صدای بلند گفت:
زودتر بیا این قهوه چی می دانسته ما زایر هستیم برای ما از یك هفته پیش چایی دم كرده است