در زمانی که مشهد مقدس مطول میخواندم، روزی سر درس مطلب را نفهمیدم، شب وقت مطالعه تصمیم گرفتم که تا مطلب را نفهمم دست از مطالعه برندارم.
تصمیم جدی باعث شد از غیر درس غافل تقریبا شدم، مطلب را از اول تا آخر مطالعه کردم، نفمیدم چند بار، همین طور مطالعه کردم تا وقتی که به خیال خودم خدا مرا روشن ساخت که مطلب را فهمیدهام کتاب را بستم، متوجه شدم که تقریبا بیست دقیقه به اذان صبح مانده، خادم حرم برای مناجات روی مناره رفته بود.
خلاصه باید علاقه به درس باشد.
بعضیها در شب تحصیل با رفیقش به قدم زدن میپردازند. خلاصه باید مواظب بود که علاقه به چه چیز است.
«روزنهای به عبودیت فقیهانه» خاطراتی از عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی