آقای عباسنژاد:
یك وقتی در مشهد به باغی رفته بودیم.
مرحوم حاج آقا میخواست بایكی از افراد تنهایی صحبتهای خصوصی داشته باشد (صریحا به ما نفرمود از این جا بروید بلكه) به یك صورتی ما را تشویق به بازی كردن كرد، وقتی یكی از بچه ها به دنبال بازی رفت فرمود:
بقیه هم چون روحشان بزرگ است و جسمشان كوچك به دنبال بازی خواهند رفت.
(به این ترتیب بدون آن كه به ما برخوردی داشته باشد با آن شخص به طور خصوصی به صحبت پرداخت)
“روزنهای به عبودیت فقیهانه” خاطراتی از عالم ربانی، مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی