قرآن کریم
علم قرآن، لا رطب و لا یابس الا فى كتاب مبین، فیه تبیان كل شیء، سر بسته است قرآن، اكثر مطالب قرآن، چون خدا علوم لا یتناهى _به یك معنا_ را در سى جزء قرآن گنجانیده است به قدرت كامله خودش،
و این اكثرش رمز است. آن رطب و یابسى كه در قرآن است كو؟! بفرمایید! كدام یك از شما مىداند؟! فیه تبیان كل شیء كو؟! بفرمایید كجاست؟! آنها اكثرش رمز است، از قبیل علامت و اشاره است.
قرآن عبارات دارد، اشارات دارد، حقایق دارد، خیلى چیزها! تأویل دارد، تنزیل دارد، تخوم دارد، محكم دارد، متشابه دارد، مطلق دارد، مقید دارد، عام دارد، خاص دارد.
این اسرار قرآن پیش اهلش هست دیگر، من عنده علم الكتاب، كسى كه خُوطِبَ بالقرآن، لا یعرف القران الا من خوطب به، كسى كه مخاطب به قرآن است او مىداند اسرار قرآن را، فیه تبیان كل شیئ، لا رطب و لا یابس را، این مىداند.
علمش هم علم شهودى است،
دانستن او غیر از صورت حاصلهى من الشیئ عند العقل است، صورت حاصله و تصور و تصدیق نیست، او شهود است، و حضور است، او حامل نور علم است، به وسیلهى نور علم همه چیز را مىبیند، یرى و یقول.
فرق بین انبیاء و اوصیاء و دیگران این است كه آنها مىبینند و حرف مىزنند، وقتى كه گفته است حرام است، او ملكوت این را مشاهده مىكند، از طرف خدا مأمور شد كه تبلیغ كند حرام است، او باطنش را مىداند كه زهر است منجّر به هلاكت مىشود، در روح انسان چه اثرى مىگذارد معصیت، روح را هلاك مىكند.
این كه مىگویند حرام است، خدا كه با بندگانش عناد ندارد كه از چیزهاى خوب اینها را جلوگیرى كند،
اینها براى امتحان است، اسبابى است كه خدا قرار داده و بعد هم فرموده نخور! نكن! و خود خدا مىداند، پیامبرش هم مىداند كه باطن این چیست،
كه اگر یك قطره وارد روح شد، روح را منقلب مىكند، از جنبه علّیینى مبدّلش به سجّینى مىكند روح را، اماتهى نفس مىكند، هلاكش مىكند و از لیاقت به مقام قرب الهى ـكه در آخرت بهشت است، جنت است از آن لیاقت مىاندازد، ظلمانى است دیگر.
از بیانات عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی