آنها کـه پی در پی به توفیقِ الهی…
در کربلا هسـتند و در مَرآی قبّـه
آنجا که تضمین گشته بر مردم، اجابت!
در هُـرم مِهر و تابش و گرمای قبّـه
آنها که می داننـد در بحث گدایی…
جایی نباشـد در جهان، همتای قبّـه
آیا تماماً همّـت خود را نهادند…
بهر فـرج در محضر والای قبّـه؟!
آیا برای کاسـتن از طول غیبـت…
رفتنـد با هـم در دل ِغوغای قبّـه ؟!
آنها که می گویند مهدییاورانند…
جان داده اند از غربتش در پای قبّـه؟!
شد باز راه کربلا تا شیعه گیرد…
اذن فرج ، در سایه ی مینای قبّـه
ای کاروانداران و مدّاحان! بگیریـد…
دیـگر فـرج را در اجابتـــهای قبّـه