می فرمود:
آخوند یکی از روستاهای اطراف قوچان در هنگام سخنرانی در آن روستا یک جریان ساختگی را که در بعضی از کتب غیر معتبر نقل شده، مطرح کرده بود.
خلاصه آن جریان ساختگی این است که داود پیامبر -علی نبینا و آله و علیه السلام- در محراب عبادت مشغول نماز بود،
شیطان به صورت پرند‌ه‌ای بسیار زیبا در آمد، داود نمازش را قطع کرد و به دنبال پرنده رفت، پرنده بالای دیوار رفت، داود هم او را تعقیب کرد تا آن که پرنده داخل خانه اوریا بن حیان (که در آن وقت از طرف داود به جنگ رفته بود) شد،
چشم داود به همسر اوریا افتاد و به او مایل شد، برای رسیدن به آن زن به سردار لشکر خود نوشت که باید اوریا را پیش روی تابوت بنی اسرائیل قرار دهی او هم چنین کرد تا آن که اوریا کشته شد و داود با همسر اوریا ازدواج کرد!
شخصی به آن آخوند روستا می‌گوید من در قوچان در جلسه‌ای که آقای حاج شیخ ذبیح الله منبر بود شرکت داشتم و ایشان به این جریان اشاره کرد و آن را تکذیب کرد.
و حتی این روایت را از علی علیه السلام نقل کرد هر که به داود علیه السلام نسبت ازدواج با همسر اوریا را بدهد من بر او دو حد جاری می‌کنم، حدی برای تهمت و حدی برای توهین به پیامبر خدا!
اما تکبر آخوند اجازه نداد که بی چون چرا بپذیرد و در جواب آن شخص گفته بود:
عظمت و مقام علمی حاج شیخ جای خود را دارد، ایشان فرموده چشم، اما ما هم به اندازه خودمان درس خوانده‌ایم!
حاج آقا هنگامی که این جریان را نقل می‌کردند خیلی می‌خندیدند.[1]
بعدها این جمله که ما هم به اندازه خودمان درس خوانده‌ایم پیش بعضی‌ها حالت ضرب المثل پیدا کرد.
[1]– رک= تفسیرصافی 2/443 تفسیر لاهیجی 2/816 تفسیر المیزان 17/198 ذیل آیه 27 سوره ص این داستان که در بعضی از کتب عامه و همچنین در تفسیر قمی آمده است بر گرفته از تورات می‌باشد.
«روزنه‌ای به عبودیت فقیهانه» خاطراتی از عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی
