آیه های مجرب برای غلبه بر دشمن

در ایامی که برای تبلیغ به بلوجستان می رفتیم(دهه هفتاد شمسی) جریانی اتفاق افتاد که خلاصه آن را باز گو می کنم:

قبل از سفر برای کمک گرفتن از روح مرحوم سلطان الواعظین (صاحب کتاب شبهای پیشاور) به مقبره ایشان واقع در قبرستان ابو حسین قم رفتم.

در مقبره ایشان یک قرآن رحلی قدیمی قرار داشت که در حاشیه بعضی از آیات به خواص آن اشاره کرده بود.

به طور تفال وار به آیاتی برخورد کردم که نوشته بود برای غلبه بر دشمن مفید است.

آنها را یادداشت کردم و در دهه محرم به روستای چاه اسحاق از توابع ایرانشهر رفتم.

ساکنین این روستا مانند بیشتر روستاهای آن منطقه مخلوطی از شیعه و سنی بودند.

در یکی از شبها برنامه عزاداری در مسجد مشترک بین هر دو مذهب برگذار شد.

در کنار طاقچه ای که پشت سر من قرار داشت به چند کتاب برخورد کردم.

با تورق آنها متوجه شدم که کتابها مربوط به فرقه گمراه وهابیت است.

پرسیدم این کتابها مال کیست؟

گفتند از یک مولوی است که گویا از زاهدان برای تبلیغ آمده بود.

یکی از ساکنین روستا به من گفت اگر می خواهی از این کتابها به اطاقتان ببرید اشکالی ندارد.

دو سه تا از آنها را به اطاق بردم و یادم هست در یکی از آن کتابها -که به زبان فارسی و چاپ پاکستان بود- شیعه را کافر معرفی کرده بود.

خلاصه صبح فردای آن شب در روستا غوغای به پاشده بود و طرفداران آن مولوی مرتب به سراغ ما می آمدند و می گفتند شما دیشب از مسجد دزدی کرده اید و…

با توجه به این که آبروی شیعه در خطر بود  من دچار اضطراب و نگرانی شده بودم .

علی الخصوص که در آن وقت هیچیک از شیعه ها هم نبودند(آن روستا دور دست بود و حتی آن زمان تلفن هم نداشت موبایل هم نبود)

من بودم یکی از رفقای جوان که آن وقت به عنوان مداح همراه من بود.

القصه یادم به آن آیات افتاد شروع به خواندن آنها کردم.

چند بار که خواندم نگرانی و اضطراب من تبدیل به یک قوت قلب عجیب شد.

و چنان ورق برگشت که آنها که ابتدا شیر شده بودند آن چنان به ترس و ذلت دچار شدند که برای عذر خواهی و بخشش به سراغ ما آمدند.

جریان این تحول هم خیلی عجیب و جالب بود ولی به خاطر پرهیز از تطویل از ذکر آن خودداری می شود.

اما آن آیات غلبه برخصم:

1- وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلاَّ بُشْرى‏ لَكُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزيزِ الْحَكيم‏

لِيَقْطَعَ طَرَفاً مِنَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْ يَكْبِتَهُمْ فَيَنْقَلِبُوا خائِبين‏ (آل‏ عمران : 126-127)

این دو آیه را برای غلبه بر خصم بسیار بخواند.

2-وَ خَشَعَتِ الْأَصْواتُ لِلرَّحْمنِ فَلا تَسْمَعُ إِلاَّ هَمْسا (قسمتی از آیه 108 طه)

اگر کسی این آیه را بنویسد و بر بازوی خود ببندند زبان دشمنان در حق او بسته می شود.

2 دیدگاه دربارهٔ «آیه های مجرب برای غلبه بر دشمن»

  1. دیدگاه بنده این است که بر بازو بستن و حرز و این مسایل، شرک بر خداوند است. آن بازویند از شما محافظت نمی کند این خداست که از شما محافظت میکند.

    1. سلام علیکم البته شکی نیست که خداوند انسان وهمه موجودات را حفظ می کند ولکن ‏دنیا به حکمت و اراده الهی دار اسباب است چنانچه خود ذات حق در قران کریم فرموده “ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها ” مثلا فرزند خردسالی که نمی تواند خودش را اداره کند اگر بگوییم پدرش او را حفظ می کند آیا به نظر شما این شرک است؟ البته حافظ و نگهدارنده حقیقی کسی جز خداوند نیست اما همین خدا بعضی را حافظ بر بعض دیگر قرارداده است
      در سوره الرعد : 11آیه 11می خواینم “لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّه‏”
      یعنی: برای انسان از پیش رو و پشت سر مامورانی است که همواره او را به فرمان خدا حفظ می کنند.
      از این روشنتر دلیل میخواهید؟!
      حال ممکن است که خداوند آیه ای از قران یادعایی یا حرزی را به عنوان حافظ و نگهبان انسان از خطرات و بلاها قرار بدهد آیا به نظرشما این شرک است؟
      منتهی حافظ ذاتی و اصلی خداست و غیر او اگر حافظ باشند به قدرت و فرمان اوست.
      البته این جواب بسیار کوتاهی بود که عرض شد که در جای خودش به تفصیل قابل بحث است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا