می فرمودند:
روزی در ایام تشرف علامه امینی -رحمة الله علیه- به مشهد مقدس، بنده هم از قوچان برای زیارت مشرف شده بودم (ظاهرا سال 1338 شمسی)
در مدرسه نواب ایشان را ملاقات کردم.
با سابقهای که از نجف اشرف با یکدیگر داشتیم مذاکراتی انجام شد.
ضمن صحبت ایشان [به شدت اعتراض کردند و] گفتند شما با آن سوابق، چرا قوچان رفته و عزلت اختیار کردید؟!
گفتم از یک بیت کتاب الغدیر شما استفاده کردم:
«و رأیت ان الاعتزال سلامة فجعلت نفسی واو عمرو زائده»
(دیدم گوشهگیری سلامت دین من است پس نفس خودم را همچون «و» آخر کلمه «عمرو» که هیچ نقشی ندارد قرار دادم).
علامه امینی سکوت کردند و چیزی نفرمودند.
«روزنهای به عبودیت فقیهانه» خاطراتی از عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی