درس تأثیرگذار و منقلب کننده!
آقاجان مکرر نقل فرمود:
یکی از اهل علم (ظاهرا آقای حقی -تردید از بنده-) در نجف شنیده بود که کسانی که به درس تفسیر ما میآیند تحت تاثیر قرار میگیرند و برای بعضی از آنان حالات روحی خاصی پیدا میشود.← ادامه
آقاجان مکرر نقل فرمود:
یکی از اهل علم (ظاهرا آقای حقی -تردید از بنده-) در نجف شنیده بود که کسانی که به درس تفسیر ما میآیند تحت تاثیر قرار میگیرند و برای بعضی از آنان حالات روحی خاصی پیدا میشود.← ادامه
مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی در جهت تربیت و هدایت افراد، ارشاد و انتقاد وتذكر به آنان از روشهای خاصی استفاده میكرد و به حسب اختلاف روحیات و ظرفیتهای مردم با آنان به گونه های مختلف برخورد میكرد.
به ← ادامه
آشیخ هادی ابراهیمی نژاد:
سخنش از دل برمیآمد و بر دل مینشست.
زاهدی چون که از بیارزشی دنیا سخن میگفت، دنیا را در چشممان ما بیارزش میکرد.
عارفی چون او که شهد معرفت خدا و عبودیت او میگفت دل ما ← ادامه
آشیخ مهدی ابراهیمی نژاد:
در جلسات چیزهایی را مطرح میكرد كه بدرد همه افراد مجلس بخورد.
گاهی شخص خاصی را كه دارای ویژگیهای مثبتی بود مورد خطاب قرار میداد كه هم تشویقی برای آن شخص باشد و هم برای دیگران ← ادامه
آشیخ هادی ابراهمی نژاد:
حاج آقابزرگ مکرر احادیث زیر را میخواند:
من اختبر اعتزل
كُونُوا أَحْلَاسَ بُيُوتِكُمْ[1]
يَأْتِي النَّاسَ زَمَانٌ يُقْتَلُ فِيهِ الْعُلَمَاءُ كَمَا يُقْتَلُ اللُّصُوصُ فَيَا لَيْتَ الْعُلَمَاءَ تَحَامَقُوا فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ.[2]
(زمانی میرسد كه در آن ← ادامه
حاجی افشار:
در ایامی که تابستانها حاج آقا به روستای سیج (از روستاهای کلات که راه سختی داشت) می رفتند معمولا بنده با ماشین جیپ ایشان را به آن روستا میبردم.
روزی به ایشان گفتم: اینجا برای رفت و آمد ← ادامه
حاج شیخ محمد تقی عندلیبی سبزواری:
مرحوم حاج شیخ ذبیح الله از نظر علمی خیلی خوب بود.در عین حال ایشان انزوا اختیار کرد.
بسیار وارسته عاقل و فهمیده بود. یک تنبهات خیلی خوب داشت. [بسیار زیرک بود.]
← ادامه“روزنهای به
حاج آقابزرگ قوچانی از آغاز طلبگی از بسیاری از معاشرتها به شدت گریزان بوده و تا پایان عمر هرگز با شهرت میانهای نداشت و در تمام دوران زندگی به شکلی انزوا اختیار کرده بودند.
می فرمودند:
خیلی از میولات جوانی ← ادامه
می فرمودند:
روزی در ایام تشرف علامه امینی -رحمة الله علیه- به مشهد مقدس، بنده هم از قوچان برای زیارت مشرف شده بودم (ظاهرا سال 1338 شمسی)
در مدرسه نواب ایشان را ملاقات کردم.
با سابقهای که از نجف اشرف ← ادامه