“و أرفعه ما ظهر علی الجوارح و الاركان” (نهج البلاغة -صبحي صالح- ص: 483)
بالاترین درجه علم، علم الهی است، آن علمى كه وارد قلب بشود، آنى كه مىخواهند از آدم علم زبانى نیست، آن علم كه وارد قلب بشود و انسان واقعا عالم باشد، كه مطلب برایش روشن شود. روشن كه شد مطلب كما هو حقه، انسان را وادار بر عمل مىكند.
“العلم یهتف بالعمل…” الكافي (ط – الإسلامية)، ج1، ص: 44
صیحه مىزند، زیر بغل آدم را مىگیرد، زیر بال آدم را مىگیرد.
“نورهم یسعی بین أیدیهم” (التحريم : 8)
كانّه یك چراغى است كه جلو آدم را دارد روشن مىكند، به همان مقامش كه رسید چاه را تشخیص مىدهد، راه را تشخیص مىدهد، و این علم زیر بالش را مىگیرد، بلندش مىكند، نمىگذارد توى چاه بیفتد، ، آن علم اگر وارد قلب شد، انسان واقعا مطلب را فهمید و باور كرد و ایمان آورد، این قهرا آدم را وادار به عمل مىكند.
آن وقت آثار این علم در اعضا و جوارح انسان پیدا مىشود، علم، ایمان وقتى كه وارد قلب شد، در قلب مؤمن كتابت شد اثرش این است كه انسان را وادار بر عمل مىكند، كه این اعضا و جوارح مظهر علم هستند.
لذا در بعضى از روایات دارد كه الایمان مبثوث علی الجوارح، ایمان در تمام اعضا و جوارح پخش است،
“از مجموعه بیانات عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی”