حاج باقر آقا:
یکی از افرادی که از سفرهای پیاده از قوچان به مشهد با آقاجان آشنا شد، حاج عبدالعلی جعفری بود. وضع مالیش معمولی بود. اما خانه بزرگی داشت.
آقاجان ایشان را خیلی دوست داشت، به همین خاطر هر سال یکی دو مرتبه به سیدآباد میرفتیم.
خیلی وقتهای دیگر هم با آقایان تقوایی و روحبخش و افشار به سیدآباد میرفتند.
ایشان اولاد نداشت همسرش ترکمن بود که شیعه شده بود. این خانم فدایی حاج شیخ بود اگر آقاجان دیر به سیدآباد میرفت، آنها به خانه ما میآمدند. زنش با والده ما هم مانوس بود.
بعدها مدرسه سیدآباد ساخته شد، اما ساختمان آن معمولی بود.
آقای موسوی از ملاکهای سیدآباد که آدم خیلی خوبی هم بود، از جهت مادی به مدرسه کمک میکرد.
پس از ساخت مدرسه ایشان به آن جا میرفتند و گاهی یک ماه یا بیشتر میماندند.
البته خیلی از سیدآبادیهای فعلی هم نمیدانند حاج آقا آنجا را درست کرده است.
یک وقتی خیلی طلبه داشت، از روستاهای دیگر مثل خیرآباد هم طلبه جذب کرده بودند.
«روزنهای به عبودیت فقیهانه» خاطراتی از عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی