حلم و مردم‌داری میرزای شیرازی!

آقای حاج ابوالفضل زنجانی از پدرش آقای حاج سیّد محمد زنجانی نقل می‌کرد که من خدمت میرزا رفتم.

میرزا مشغول نوشتن جواب استفتا بود. سیدی وارد شد و اظهار احتیاج کرد. میرزا توجهی نکرد. سیّد به میرزا پرخاش کرد که « این طلا و نقره‌ها روز قیامت مار و عقرب می‌شود، آتش می‌شود و به گردنت می‌افتد».

اصحاب میرزا می خواستند به جهت این هتک حرمت او را بیرون کنند؛ امّا میرزای مؤدّب که درجه اعلای ادب را داشته، اجازه نمی‌دهد و می‌گوید کاری نداشته باشید.

او را صدا می‌زند، می‌آید و میرزا عذر می‌خواهد که من مشغول جواب استفتا بودم و متوجه درخواست شما نشدم. پولی هم به او می‌دهند و می‌رود.

موقعی که می‌رفته، تنها جمله‌ای که میرزا تعبیر می‌کند، این بوده:« پیداست کثرت استیصال، تحمل آقا را کم کرده». فقط همین قدر میرزا تعبیر می‌کند!

zanjani.ir

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا