حدود سال 72 شمسی که تازه به شهر قم برای ادامه تحصیل وارد شده بودم از نظر معیشتی دچار مشکل شدم به طوری که حتی برای مواد ضروری زندگی پولی در بساط نداشتم از طرفی هم زمینه قرض کردن از دیگران هم فراهم نبود..
خاطرم هست که روزی به هنگام غروب در خیابان چهار مردان قدم می زدم به مسجدی رسیدم چون نزدیک اذان بود تصمیم گرفتم در آنجا نماز مغرب و عشا را بخوانم.
هنوز اذان نشده بود وارد مسجد شدم پیرمردی را دیدم که به طرف قبله و پشت به من نشسته بود و مشغول دعا بود ناگهان صورتش را به طرف من برگرداند و بدون مقدمه گفت:
در روایت آمده است که برای وسعت رزق روزی صد بار بگویید “لا اله الا الله الملک الحق المبین” و دیگر چیزی نگفت.
از آن روز به بعد تا مدت طولانی من مداومت به این ذکر داشتم و به برکت آن ذکر یادم نمی آید که بعد از آن دچار مضیقه شدید در معیشت شده باشم.
و الحمد لله علی کل حال!