دو تا پیرمرد در بهشت! جلّ الخالق!!  

به دنبال جریانی که تحت عنوان آیه های مجرب برای غلبه بر دشمن در همین سایت مطرح شد و مولوی روستای چاه إسحاق بدجوری به دست و پا افتاد، یکی دو روز بعد از آن قصه به آقا مرتضی خراشادی گفتم بد نیست حالا یک سری  به این مولوی بزنیم …

همراه ایشان به نزد مولوی که جوانی بود رفتیم داخل کپری نشسته بود، من هم قدری با او مزاح کردم تا قدری تلخی ماجرا برایش کم شود!

به او گفتم  ببخشی من اهل شوخی و مزاح هستم ناراحت نشوی!

گفت: نه اشکال ندارد پیامبر ماهم اهل مزاح بود به بلال فرمود سیاهان را به بهشت راه نمی دهند، به پیری هم فرمود پیران را آنجا راه نمی دهند!

بعد فرمود سیاهان سفید می شوند و پیران جوان و بعد به بهشت می روند؛ چون اهل بهشت همه سفید و جوان هستند.

تا این را گفت، پرسیدم: پس یک حدیثی شما سنی ها نقل می کنید که حضرت فرمود:

ابوبکر  و عمر سیدا کهول اهل الجنه (این دو نفر دو  آقای پیران اهل بهشتند! )ولی شما الان گفتی د ر بهشت پیر وجود ندارد!

بیچاره رنگش پرید گفت شما اینجا هم که آمدی باز مرا اذیت می کنی!

بعد در مقام توجیه گفت مقصود از پیر یعنی از نظر عقل پیر و بزرگ نه از نظر سن!

جلّ الخالق!!

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا