دو نکته از عظمت شیخ انصاری!

«دو کلمه از شیخ انصاری (رَحِمَهُ الل‍ه) نقل شده است که بر علوّ مقام او دلالت دارد؛

اوّل آن‌که: یکی از اهل علم حاجتی داشته و مدّت‌ها به حرم مشرّف می‏‌شده و توسّل می‌‏کرده است. تا این‌که روزی عربی را می‌‏بیند که وارد حرم شد و عرض حاجت کرد (فرزندش بیمار بوده) و فوراً همان‌جا حاجتش برآورده شد! از این‌رو خیلی ‏ناراحت می‏‌شود و به‌اصطلاح قهر می‌‏کند و تصمیم می‏‌گیرد از عراق برود. وقتی به محلّ اقامتش برمی‌‏گردد، به او می‌‏گویند: چندین بار خادم شیخ به سراغ شما آمد و شما نبودید. در همین وقت دوباره خادم سر می‌رسد.

▪️ سرانجام، بعد از آن‌ که شیخ حوایج او (هزینهٔ حج، منزل و عیال) را برآورد، به او می‏‌فرماید: شما نگاه نکنید به این‏ مردم، این‌ها را این‌طور عادت داده‏‌اند؛ امّا شماها اگر خواستید حاجت‌تان برآورده شود، بر خشوع و خضوع خود در نماز بیفزایید!

دوم آن‌که: ایشان مریض شده بودند و اهل علم و عرب‌ها به دیدن‌شان آمده و طیّ عیادت گفته بودند: اِن‌شاءالل‍ه خوب ‏می‏‌شوید. ایشان در پاسخ فرموده بود: الموت و الحیاة من عوارض البدن، و المصیبة سواد الوجه في الآخرة!»

(یعنی مرگ و زندگی از عوارض بدن آدمی است اما مصیبت عبارت است از روسیاهی در آخرت!)

(نکته‏‌های ناب، ص۸٥- منقول از  آیت الله بهجت)

 

 

 

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا