شاه غضنفر فر علی، ضرغامِ اژدر در علی!

این هفت بحر اخضری ،رَشحیت زآثار آمده
نُه گنبد نیلوفری ،مُشتیت زانبار آمده

شاه غضنفر فر علی ،ضرغامِ اژدر در علی
قمقامِ موج آور علی ،صمصامِ پیکار آمده

دیبایِ تقوی بر تنش ،بُردِ ورع پیراهنش
جامِ ضمیرِ روشنش ،مشکوةِ انوار آمده

غَرّا جبینِ لامعش ،بیضا دو کفّ ساطعش
تاثیر بخش طالعش ،هر سبعِ سیّار آمده

قول سَلونی وِردِ او ،روح الامین شاگرد او
پروانه وش بر گرد او ،میکال طیّار آمده

هرساعت اندر محضری ،بگشوده از دانش دری
نابرده بر زانو سری ،کشّافِ اسرار آمده

گاهِ سخن گوهر فشان ،وز خمّ غیبی می کشان
نهج البلاغه یک نشان ،زآن لعلِ دُر بار آمده

پیشش خَضِر با آن حَدَش ،طفل است گاهِ ابجدش
یتلُوه شاهد شاهدش ،از نزد دادار آمده

سلطان لاهوتی حشم ،قاآنِ ناسوتی قدم
دیّانِ طالوتی شِیَم ،کَش دین به هنجار آمده

روز وَغا زاستیزِ او ،خصمِ دغا ناچیز او
وزسهمِ تیغِ تیز او ،مُنکِر به اقرار آمده

هم ناکثان از وی خَجِل ،هم قاسطان زو منفعل
هم مارقان چون خر به گِل ،نادم زانکار آمده

ادامه دارد……

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا